علم
احادیث این بخش با توجه به منابع ذکر شده در نرم افزار
"جامع الاحادیث نور" بازبینی و به روز شده اند.
حدیث (1) قال رسول الله صلى الله عليه وآله :
خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ ؛
خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى.
(بحارالانوار، ج79، ص170)
حدیث (2) قال رسول الله صلى الله عليه وآله :
طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ أَلا إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ بُغاةَ العِلمِ؛
طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است.
خداوند جويندگان دانش را دوست دارد.
(مصباح الشریعه،ص13)
حدیث (3) قال على عليه السلام :
كُلُّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ إِلاّ وِعاءُ العِلمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ؛
فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگتر مىشود
مگر ظرف دانش كه با تحصيل علوم، فضاى آن بازتر مىگردد.
(نهج البلاغه،ص505)
حدیث (4) قال على عليه السلام :
زَكاةُ العِلمِ بَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ وَإجهادُ النَّفسِ فِى العَمَلِ بِهِ؛
زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آناند
و كوشش در عمل به آن است.
(غرر الحکم و درر الکلم،ص391)
حدیث (5) قال على عليه السلام :
خَيرُ العِلمِ مانَفَعَ؛
بهترين علم آن است كه مفيد باشد.
(غررالحکم و دررالکلم،ص 354)
حدیث (6) قال الصادق عليه السلام :
مَن تَعَلَّمَ العِلمَ وَعَمِلَ بِهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَكُوتِ السَّماواتِ
عَظيما فَقيلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ وَعَمِلَ لِلّهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ؛
هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند
و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها به بزرگى ياد شود
و گويند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل كرد
و براى خدا آموزش داد.
الذریعه الی حافظ الشریعه(شرح اصول کافی) ج1،ص56
حدیث (7) قال على عليه السلام :
پاِنَّ العِلمَ حَياةُ القُلوبِ وَ نورُ البصارِ مِنَ العَمى
وَ قُوَّةُ البدانِ مِنَ الضَّعفِ؛
به راستى كه دانش، مايه حيات دلها،
روشن كننده ديدگان كور و نيروبخش بدنهاى ناتوان است.
(تحف العقول، ص 28)
حدیث (8) قال على عليه السلام :
يَنبَغى لِلعاقِلِ اَن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ وَ سُكرِ القُدرَةِ ،
وَ سُكرِ العِلمِ ، وَ سُكرِ المَدحِ وَ سُكرِ الشَّبابِ ،
فَاِنَّ لِكُلِّ ذالِكَ رياحا خَبيثَةً تَسلُبُ العَقلَ وَ تَستَخِفُّ الوَقارَ؛
سزاوار است كه عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ،
دانش ، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد،
چرا كه هر يك را بادهاى پليدى است كه عقل را
نابود مىكند و وقار و هيبت را كم مىنمايد.
(غرر الحكم، ص 797)
حدیث (9) قال ابی عبدالله عليه السلام :
اِنَّ مِن حَقيقَةِ الايمانِ اَن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ اِن ضَرَّكَ
عَلَى الباطِلِ وَ اِن نَفَعَكَ وَ اَن لا يَجوزَ مَنطِقُكَ عِلمَكَ؛
از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى،
هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد
و نيز از حقيقت ايمان آن است كه
گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد.
(بحارالانوار، ج 2، ص114)
حدیث (10) قال الصادق عليه السلام :
لايَزالُ المُؤمِنُ يُورِثُ أَهلَ بَيتِهِ العِلمَ وَ الدَبَ الصّالِحَ
حَتّى يُدخِلَهُمُ الجَنَّةَ جَميعا؛
مؤمن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شايسته
بهره مند مى سازد تا همه آنان را وارد بهشت كند.
(مستدرك الوسايل، ج12، ص201)
حدیث (11) قال على عليه السلام :
اَلعِلمُ قاتِلُ الجَهلِ؛
دانش، نابود كننده نادانى است.
(غررالحکم و دررالکلم،ص56)
حدیث (12) قال على عليه السلام :
اَلا اِنَّ فيهِ عِلمَ مايَأتى وَالحَديثَ عَنِ المَاضى
وَدَواءَ دائِكُم ونَظمِ ما بَينَكُم؛
آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته
و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است.
(نهج البلاغه، ص 223)
حدیث (13) قال على عليه السلام :
إِذا تَفَقَّهَ الرَّفيعُ تَواضَعَ؛
انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانايى رسد، متواضع مى شود.
(غررالحكم، ص285)
حدیث (14) قال على عليه السلام :
اَلعِلمُ کَنزٌ عَظیمٌ لایَفنی؛
علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.
(غرر الحکم و درر الکلم،ص66)
حدیث (15) قال على عليه السلام :
العِلمُ وَراثَهٌ کَریمَهٌ ، وَ الادابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ ، وَ الفِکرُ مِرآهٌ صافِیَهٌ؛
علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر
و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
(نهج البلاغه،ص469)
حدیث (16) پيامبر صلى الله عليه وآله :
أنَّهُ إذا قالَ الْمُعَلِّمُ لِلصَّبىِّ قُل بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
فَقالَ الصَّبىُّ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ كَـتَبَ اللّهُ بَراءَةً
لِلصَّبِىِّ و بَراءَةً لأِبـَوَيهِ و بَراءَةً لِلمُعَلِّمِ؛
وقتى معلم به كودك بگويد: بگو بسم اللّه الرحمن الرحيم
و كودك آن را تكرار كند خداوند براى كودك و پدر و مادرش و معلم،
برائت از آتش در نظر خواهد گرفت.
بحارالانوار(ط-بیروت)،ج۸۹،ص257
حدیث (17) امام على عليه السلام :
عِلمُ الْمُنافِقِ في لِسانِهِ وَعِلْمُ الْمُؤْمِنِ في عَمَلِهِ؛
دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
(غررالحكم، ص463)
حدیث (18) امام على عليه السلام :
تَغَرَّبْ عَنِ الأَوْطانِ فى طَـلَبِ الْعُلا وَسافِرْ فَفِى الأَسْفارِ
خَمْسُ فَوائِدَ تَفَرُّجُ هَمٍّ وَاكْتِسابُ مَعيشَةٍ
وَعِلْمٌ وَآدابٌ وصُحْبَةُ ماجِدٍ؛
براى كسب بلند مرتبگى از وطن خود دور شو
و سفر كن كه در مسافرت پنج فايده است:
برطرف شدن اندوه، بدست آوردن روزى و دانش
و آداب زندگى، و همنشينى با بزرگواران.
(مستدرك الوسائل، ج 8، ص 115)
حدیث (19) پيامبر صلى لله عليه و آله :
اَلْعِلْمُ رَأسُ الْخَيْرِ كُلِّهِ، وَ الْجَهْلُ رَأسُ الشَّرِّ كُلِّهِ ؛
دانايى سرآمد همه خوبىها و نادانى سرآمد همه بدىهاست.
(بحارالأنوار، ج74، ص 175)
حدیث (20) امام على عليه السلام :
اَلْعِلْمُ اَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ، اَلْجَهْلُ اَصْلُ كُلِّ شَرٍّ؛
دانايى، ريشه همه خوبىها و نادانى ريشه همه بدىهاست.
(غررالحكم، ص48)
حدیث (21) امام على عليه السلام :
رَأْسُ الْعِلْمِ التَّمْييزُ بَيْنَ الاْخْلاقِ وَ اِظْهارُ
مَحْمودِها وَ قَمْعُ مَذْمومِها؛
بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يكديگر
و آشكار كردن اخلاق پسنديده و سركوب اخلاق ناپسند است.
(غررالحکم و دررالکلم،ص378)
حدیث (22) امام على عليه السلام :
جالِسِ الْعُلَماءَ يَزْدَدْ عِلْمُكَ وَ يَحْسُنْ اَدَبُكَ وتَزكُ نَفسُكَ؛
با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و جانت پاك شود.
(غررالحکم و دررالکلم،ص341)
حدیث (23) امام على عليه السلام :
مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماما فَليَبْدَأ بِتَعْليمِ نَفْسِهِ
قَبْلَ تَعْليمِ غَيْرِهِ وَلْيَكُنْ تَاْديبُهُ بِسيرَتِهِ
قَبْلَ تَأْديبِهِ بِلِسانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُها اَحَقُّ
بِالاِْجْلالِ مِنْ مُعَلِّمِ النّاسِ ومُؤَدِّبِهِمْ؛
كسى كه خود را پيشواى مردم قرار داده،
بايد پيش از آموزش ديگران، خود را آموزش دهد
و پيش از آنكه ديگران را با زبان، ادب بياموزد،
باكردارش ادب آموزد و البته آموزش دهنده
و ادبآموز خود بيش از آموزگار
و ادبآموز مردم، شايسته تجليل است.
مثیرالاحزان،ص50
حدیث (24) امام على عليه السلام :
يا مُؤمِنُ اِنَّ هذَا العِلمَ وَالاَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِكَ فَاجْتَهِد
فى تَعَلُّمِهِما ، فَما يَزيدُ مِنْ عِلْمِكَ وَ اَدَبِكَ يَزيدُ
فى ثَمَنِكَ وَ قَدْرِكَ ، فَاِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدى اِلى رَبِّكَ
وَ بِالاَْدَبِ تَحْسِنُ خِدْمَةَ رَبِّكَ وَبِأَدَبِ الْخِدْمَةِ
يَسْتَوجِبُ الْعَبْدُ وَلايَتَهُ وَقُرْبَهُ ،
فَاقْبَلِ النَّصيحَةَ كى تَنْجُوَ مِنَ الْعَذابِ؛
اى مؤمن! به تحقيق اين دانش و ادب بهاى جان توست
پس در آموختن آن دو بكوش كه هر چه
بر دانش و ادبت افزوده شود بر قيمت و قَدْرت
افزوده مىشود ؛ زيرا با دانش به پروردگارت راه مىيابى
و با ادب به پروردگارت خوش خدمتى مىكنى
و با ادب در خدمتگزارى، بنده سزاوار دوستى
و نزديكى به او مىشود .
پس [اين ]نصيحت را بپذير تا از عذاب بِرَهى.
(بحار الانوار(ط-بیروت)،ج1،ص180)
حدیث (25) پيامبر صلى لله عليه و آله :
اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ وَالْعَمَلُ تابِعُهُ يُلهَمُ بِهِ السُّعَداءُ
وَ يُحْرَمُهُ الأْشقياءُ؛
دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است.
به خوشبختان دانش الهام مىشود و بدبختان از آن محرومند.
(الأمالى، طوسى، ص 488)
حدیث (26) پيامبر صلى الله عليه وآله :
قَلْبٌ لَيْسَ فيهِ شَىْءٌ مِنَ الْحِكْمَةِ كَبَيْتٍ
خَرِبَ فَتَعَلَّموا وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا
وَ لا تَموتوا جُهّالاً فَاِنَّ اللّهَ لا يَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ؛
دلى كه در آن حكمتى نيست،
مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد،
بفهميد و نادان نميريد. براستى كه
خداوند، بهانهاى را براى نادانى نمىپذيرد.
نهج الفصاحه،ص600
حدیث (27) امام علی عليه السلام :
قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً؛
به احترام پدر و معلمت از جای برخیز
هرچند فرمان روا باشی.
(غررالحکم،ص136)
حدیث (28) رسول اکرم (صلى لله عليه و آله):
ا لا اخبركم بأجود الأجواد قالوا بلى يا رسول اللَّه.
فقال اجود الاجواد اللَّه و انا اجود بنى آدم
و اجودهم بعدى رجل علّم علما فنشره
و يبعث يوم القيمة امة واحدة و رجل جاد بنفسه
في سبيل اللَّه حتى قتل
پيغمبر- صلّى اللَّه عليه و آله- فرمود:
آيا خبر ندهم به بخشندهترين بخشندهها؟
گفتند: بلى يا رسول اللَّه.
بخشنده ترين بخشندهها خداى متعال جلّت عظمته
مىباشد. و من بخشندهترين اولاد آدم هستم
و بخشندهترين اولاد آدم بعد از من مردى است
كه علمى را بياموزد پس آن را منتشر كند
و چنين كس در روز قيامت مبعوث شود
در حالى كه امت واحده است، يعنى كسى است كه
جامع خيرات است و به او اقتدا مىشود.
و نيز بخشندهترين مردم بعد از من مردى است كه
جان خود را در راه خدا بخشش كند تا كشته شود.
(إرشاد القلوب / ترجمه طباطبايى، ص50)
حدیث (29) امام محمد باقر عليه السلام :
ما شیبَ شیءٌ بشیءٍ اَحسن مِن حِلمٍ بعلمٍ؛
چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد.
(بحارالانوار ، ج 75 ، ص 172 )
حدیث (30) پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله):
مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلمَ ما لَم يَعلَم.
هر كس به آنچه می داند عمل كند،
خداوند دانش آنچه را كه نمی داند به او ارزانى می دارد.
(مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول،ج3،ص286)
حدیث (31) امام على(سلام الله علیه) :
العِلمُ يُنجِدُ الفِكرَ.
دانش روشنى بخش انديشه است.
(غررالحکم و دررالکلم،ص48)
حدیث (32) امام صادق (سلام الله علیه) :
لَستُ اُحِبُّ أن أرَى الشّابَّ مِنكُم إلاّ غادِياً
في حالَينِ: إمّا عالِماً أومُتَعَلِّماً.
دوست ندارم جوانى از شما [شيعيان]
را جز بر دو گونه ببينم: دانشمند يا دانشجو.
(امالی شیخ طوسی،متن،ص303)
حدیث (33) امام علی (سلام الله علیه) :
لا عَمَلَ كَالتَّحقيِقِ.
هيچ عملى مانند پژوهش نيست.
(غررالحكم ودررالكم - ص768)
حدیث (1) قال رسول الله (ص) :
أَعلَمُ النّاسِ مَن جَمَعَ عِلمَ النّاسِ إِلى عِلمِهِ؛
داناترين مردم كسى است كه
دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.
(من لا یحضره الفقیه، ج4، ص395)
حدیث (2) امام صادق عليهالسلام :
لايَنبَغى لِمَن لَم يَكُن عالِما أَن يُعَدَّ سَعيدا؛
كسى كه بهره اى از دانش ندارد
معنا ندارد كه ديگران او را سعادتمند بدانند.
(تحف العقول، النص،ص364)
حدیث (3) قال ابی عبدالله (ص) :
قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ: يَغْدُو النَّاسُ عَلى ثَلَاثَةِ أَصْنَافٍ: عَالِمٍ،
وَ مُتَعَلِّمٍ، وَ غُثَاءٍ، فَنَحْنُ الْعُلَمَاءُ،
وَ شِيعَتُنَا الْمُتَعَلِّمُونَ، وَ سَائِرُ النَّاسِ غُثَاءٌ؛
جميل گويد: شنيدم از آن حضرت كه مى فرمود:
مردم سه دسته صبح مىكنند:
عالم و متعلم و ورآبى، ما علماء هستيم،
و شيعيان ما متعلم و دانش آموزند، و مردم ديگر ورآبيند.
(الکافی،ج 1،ص82)
حدیث (4) امام صادق عليهالسلام :
لَن تَبقَى الاَرضُ اِلاّ وَ فيها عالِمٌ يَعرِفُ الحَقَّ مِنَ الباطِلِ؛
هرگز زمين باقى نمىماند مگر آن كه در آن دانشمندى
وجود دارد كه حق را از باطل مىشناسد.
(محاسن، ج 1، ص234)
حدیث (5) امام علی علیه السلام:
رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ینفَعُهُ؛
چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته
در حالی که علمشان با آنهاست،
اما به حالشان سودی نمی دهد.
(نهج البلاغه،ص755)
حدیث (6) امام صادق علیه السلام:
العُلَماءُ حُكّامٌ عَلَى المُلوكِ؛
عالمان فرمانرواى بر شهرياران هستند.
(کنز الفوائد،ج2،ص33)
حدیث (7) پيامبر صلى لله عليه و آله :
اَلا اِنَّ شَرَّ الشَّرِّ شِرارُ العُلَماءِ وَ اِنَّ خَيرَ الخَيرِ خيارُ العُلَماءِ؛
بدانيد كه بدترين بدها، علماى بدند و بهترين خوبان علماى خوبند.
(منية المريد، ص 137)
حدیث (8) امام على عليهالسلام :
عَلَيكَ بِمُداراةِ النّاسِ وَ اِكرامِ العُلَماءِ وَ الصَّفحِ عَن زَلاّتِ الخوانِ
فَقَد اَدَّبَكَ سَيِّدُ الوَّلينَ وَ الخِرينَ بِقَولِهِ (ص) :
اُعفُ عَمَّن ظَـلَمَكَ وَ صِل مَن قَطَعَكَ وَ اَعطِ مَن حَرَمَكَ ؛
تو را سفارش مىكنم به مداراى با مردم و احترام
به علما و گذشت از لغزش برادران (دينى)؛
چرا كه سرور اولين و آخرين، تو را چنين ادب آموخته
و فرموده است : «گذشت كن از كسى كه به تو ظلم كرده ،
رابطه برقرار كن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده
و عطا كن به كسى كه از تو دريغ نموده است».
(بحارالانوار،ج75،ص71)
حدیث (9) امام على عليهالسلام :
جالِسِ العُلَماءَ يَزدَد عِلمُكَ وَ يَحسُن اَدَبُكَ وتَزكُ نَفسُكَ؛
با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و جانت پاك شود.
(غررالحکم و درر الکلم،ص430)
حدیث (10) امام صادق عليهالسلام :
اِنَّ الشَّيطانَ لَيَطمَعُ فى عالِمٍ بِغَيرِ اَدَبٍ اَكثَرُ مِن طَمَعِهِ
فى عالِمٍ بِاَدَبٍ ، فَتَاَدَّبوا وَ اِلاّ فَاَنتُم اَعرابٌ ؛
شيطان ، در عالِمِ بىبهره از ادب بيشتر طمع مىكند
تا عالِمِ برخوردار از ادب .
پس ادب داشته باشيد وگرنه شما، بيابانى
(فاقد تمدّن) هستيد.
(أعلام الدین فی صفات المؤمنین،ص96)
حدیث (11) قال رسول الله (ص) :
اَلعَدلُ حَسَنٌ وَلكِن فِى المَراءِ اَحسَنُ، وَ السَّخاءُ
حَسَنٌ وَلكِن فِى الغنياءِ اَحسَنُ،
اَلوَرَعُ حَسَنٌ وَلكِن فِى العُلَماءِ اَحسَنُ،
اَلصَّبرُ حَسَنٌ وَلكِن فِى الفُقَراءِ اَحسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ
وَلكِن فِى الشَّبابِ اَحسَنُ، اَلحَياءُ حَسَنٌ
وَلكِن فِى النِّساءِ اَحسَنُ؛
عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو
است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛
صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است
اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.
(نهج الفصاحه، ص578)
حدیث (12) امام محمدباقر علیه السلام:
عالِمٌ یُنتَفَعُ بِعِلمِهِ اَفضَلُ مِن سَبعینَ اَلفٍ عابِدٍ؛
دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
(بحارالانوار، ج75 ، ص 173)
حدیث (13) امام حسین علیه السلام:
مِن دَلائِلِ العالِمِ إنتقادَةِ لِحَدِیثِه وَ عِلمِه بِحَقائِقَ فُنونِ النَّظَر؛
از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود
و آگاهی از نظرات مختلف است.
(بحارالانوار، ج75، ص119)
حدیث (14) امام صادق علیه السلام:
إنَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الأنبِياءِ.
دانشمندان وارثان پيامبران هستند
(الکافی (ط-اسلامیه)،ج1،ص32و34)
حدیث (15) پيامبر اعظم صلى لله عليه و آله :
فَقِيهٌ وَاحِدٌ أَشَدُّ عَلَى إِبْلِيسَ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ.
وجود یک فقیه برای ابلیس سخت تر از هزار عابد است.
(بحارالانوار، ج1، ص177)
حدیث (16) امام على عليهالسلام:
جالِسِ العُلَماءَ تَسعَد
باعلما همنشینی کن تا سعادتمند شوی
(غررالحكم ،ح336)
حدیث (17) امام صادق (سلام الله علیه) :
عالِمٌ أفضَلُ مِنألفِ عابِدٍ وألفِ زاهِدٍ.
يك عالم برتر از هزار عابد و هزار زاهد است.
حدیث (1) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
يا عَلىُّ اَلعَقلَ مَا اكتُسِبَت بِهِ الجَنَّةُ وَطُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ؛
يا على عقل چيزى است كه با آن بهشت
و خشنودى خداوند رحمان به دست مى آيد.
(من لایحضره الفقیه،ج4،ص369)
حدیث (2) امام على عليه السلام :
أَعقَلُ النّاسِ أَبعَدُهُم عَن كُلِّ دَنيَّةٍ؛
عاقل ترين مردم كسى است كه از همه پَستى ها دورتر باشد.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص197)
حدیث (3) امام على عليه السلام :
مَن لَم يُهَذِّب نَفسَهُ لَم يَنتَفِع بِالعَقلِ؛
هر كس خود را تزكيه نكند، از عقل بهره نمى برد.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص240)
حدیث (4) امام حسین عليه السلام:
لا يَكمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ؛
عقل جز با پيروى از حق كامل نمى شود.
(بحار الانوار(ط-بیروت)ج75،ص127)
حدیث (5) امام على عليه السلام :
أَفضَلُ النّاسِ عَقلاً أَحسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ
وَأَشَدُّهُمُ اهتِماما بِإِصلاحِ مَعادِهِ؛
عاقل ترين مردم كسى است كه در امور زندگيش
بهتر برنامه ريزى كند و در اصلاح آخرتش بيشتر همّت نمايد.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص52)
حدیث (6) امام على عليه السلام :
زكوةُ العَقلِ احتِمالُ الجُهّالِ؛
زكات عقل تحمّل نادانان است.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص56)
حدیث (7) امام على عليه السلام :
رَدعُ النَّفسِ عَن زَخارِفِ الدُّنيا ثَمَرَةُ العَقلِ؛
دورى از تجمّلات دنيا ميوه عقل است.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص241)
حدیث (8) امام على عليه السلام :
لَيسَ العاقِلُ مَن يَعرِفُ الخَيرَ مِنَ الشَّرِّ وَلكِنَّ العاقِلُ
مَن يَعرِفُ خَيرَ الشَّرَّينِ؛
عاقل آن نيست كه خير را از شر تشخيص دهد،
بلكه عاقل كسى است كه ميان دو شر، آن را كه
ضررش كمتر است بشناسد.
(بحار الانوار(ط-بیروت)ج75،ص6)
حدیث (9) قال الحسين عليه السلام :
إذا وَرَدَت عَلَى العاقِلِ لُمَّة ٌ قَمَعَ الحُزنَ
بِالحَزمِ وَ قَرَعَ العَقلَ لِلاِحتيالِ؛
چون براى عاقل مشكلى پيش آيد، غم خود را با هوشيارى
و دورانديشى از ميان مى برد و عقل را به چاره جويى وامى دارد.
(نزهة الناظر و تنبیه الخاطر،ص84)
حدیث (10) امام على عليه السلام :
يَنبَغى لِلعاقِلِ اَن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ وَ سُكرِ القُدرَةِ ،
وَ سُكرِ العِلمِ ، وَ سُكرِ المَدحِ وَ سُكرِ الشَّبابِ ،
فَاِنَّ لِكُلِّ ذالِكَ رياحا خَبيثَةً تَسلُبُ العَقلَ وَ تَستَخِفُّ الوَقارَ ؛
سزاوار است كه عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ،
دانش ، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد،
چرا كه هر يك را بادهاى پليدى است كه عقل را
نابود مى كند و وقار و هيبت را كم مى نمايد .
(تصنیف غرر الحكم و دررالکلم،ص66)
حدیث (11) رسول خدا صلی الله علیه و آله:
مَن اُلهِمَ الصِّدقَ فى كَلامِهِ وَ الإنصافَ مِن نَفسِهِ
وَ بِرَّ والِدَيهِ وَ وَصلَ رَحِمِهِ، اُنسِى ءَ لَهُ فى اَجَلُهُ
وَ وُسِّعَ عَلَيهِ فى رِزقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقلِهِ وَ لُـقِّنَ حُجَّتَهُ وَقتَ مُساءَلَتِهِ ؛
به هر كس، راستگويى در گفتار، انصاف در رفتار،
نيكى به والدين و صله رحم الهام شود، اجلش به تأخير مى افتد،
روزيش زياد مى گردد، از عقلش بهره مند مى شود
و هنگام سئوال [مأموران الهى] پاسخ لازم به او تلقين مى گردد.
(اعلام الدين، ص 265)
حدیث (12) امام على عليه السلام :
اَلحِلمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالعَقلُ حُسامٌ قاطِعٌ، فَاستُر
خَلَلَ خَلقِكَ بِحِلمِكَ وَقاتِل هَواكَ بِعَقلِكَ؛
بردبارى پرده اى پوشاننده و عقل شمشيرى برنده است،
پس عيبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان
و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخيز.
(الذریه الی الحافظ الشریعه،ج1،ص213)
حدیث (13) امام على عليه السلام :
حُبُّ الدُّنيا يُفسِدُ العَقلَ وَ يُصِمُّ القَلبَ
عَن سَماعِ الحِكمَةِ وَ يوجِبُ اَليمَ العِقابِ؛
دل بستگى به دنيا، عقل را فاسد مى كند،
قلب را از شنيدن حكمت ناتوان مى سازد
و باعث عذاب دردناك مى شود.
(مستدرک الوسائل و منبسط المسائل،ج12،ص41)
حدیث (14) امام حسين عليه السلام :
لا يَكمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ؛
عقل جز با پيروى از حق كامل نمى شود.
(أعلام الدین فی صفات المؤمنین،ص298)
حدیث (15) رسول خدا صلی الله علیه و آله:
مَنِ استَشارَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَلَم يَمحَضهُ النَّصيحَةَ
سَلَبَهُ اللّه لُبَّهُ؛
هر كس برادر مؤمنش با او مشورت كند
و او صادقانه راهنمائيش نكند، خداوند عقلش را از او بگيرد.
(بحارالأنوار، ج72، ص104)
حدیث (16) رسول خدا صلی الله علیه و آله:
أَعقَلُ النّاسِ أَشَدُّهُم مُداراةً لِلنّاسِ؛
عاقل ترين مردم كسى است كه بيشتر با مردم مدارا كند.
(من لايحضره الفقيه، ج4، ص395)
حدیث (17) امام على عليه السلام :
اَلعَقلُ يَهدى وَيُنجى، وَالجَهلُ يُغوى وَيُردى؛
عقل راهنمايى مى كند و نجات مى دهد
و نادانى گمراه مى كند و نابود مى گرداند.
(غررالحکم و دررالحکم،ص124)
حدیث (18) امام على عليه السلام :
اَکثَرُ مَصَارعِ العُقُولِ تَحتَ بُرُوقِ المَطَامِعِ؛
قربانگاه عقلها غالبا در پرتو طمعها است.
(نهج البلاغه،ص507)
حدیث (19) امام على عليه السلام :
لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ،
و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛
هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی
چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.
(نهج البلاغه،ص478)
حدیث (20) رسول خدا صلی الله علیه و آله:
لا فقرَ اَشدُّ مِنَ الجَهلِ ، لا مالَ اَعودُ مِن العَقلِ؛
هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی
و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست.
(تحف العقول، ص6)
حدیث (21) امام على عليه السلام :
اَلْحِلْمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالْعَقْلُ حِسامٌ قاطِعٌ، فَاسْتُرْ
خَلَلَ خَلْقِكَ بِحِلْمِكَ وَقاتِلْ هَواكَ بِعَقْلِكَ؛
بردبارى پردهاى پوشاننده و عقل شمشيرى برنده است،
پس عيبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان
و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخيز.
(الذریه الی الحافظ الشریعه،ج1،ص213)
حدیث (22) امام على عليه السلام :
اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ كانَ بِعَيْبِهِ بَصيرا وَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ ضَريرا؛
عاقلترين مردم كسى است كه به عيبهاى خويش بينا
و از عيوب ديگران، نابينا باشد.
(غررالحكم، ص207)
حدیث (23) امام صادق عليه السلام :
لا يُعَدُّ الْعاقِلُ عاقِلاً حَتّى يَسْتَـكْمِلَ ثَلاثا: اِعْطاءَ الْحَقِّ
مِنْ نَفْسِهِ عَلى حالِ الرِّضا وَ الْغَضَبِ
وَ اَنْ يَرْضى لِلنّاسِ ما يَرْضى لِنَفْسِهِ
وَ اسْتِعْمالَ الْحِلْمِ عِنْدَ الْعَثْرَةِ؛
عاقل، عاقل نيست مگر آن كه سه صفت را در خود
به كمال رساند: حق را در هنگام خشنودى و خشم ادا كند،
آنچه را براى خود مىپسندد، براى ديگران هم بپسندد
و هنگام خطاى ديگران، بردبار باشد.
(تحف العقول، ص 318)
حدیث (24) امام صادق عليه السلام :
دِعامَةُ الاِْنْسانِ الْعَقْلُ وَ الْعَقْلُ مِنْهُ الْفِطْنَةُ وَ الْفَهْمُ
وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُ وَ بِالْعَقْلِ يَكْمُلُ وَ هُوَ دَليلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتاحُ اَمْرِهِ
فَاِذا كانَ تَاْييدُ عَقْلِهِ مِنَ النّورِ كانَ عالِما حافِظا ذاكِرا فَطِنا
فَهِما فَعَلِمَ بِذلِكَ كَيْفَ وَ لِمَ وَ حَيْثُ وَ عَرَفَ مَنْ نَصَحَهُ
وَ مَنْ غَشَّهُ فَاِذا عَرَفَ ذلِكَ عَرَفَ مَجْراهُ وَ مَوصولَهُ
وَ مَفْصولَهُ وَ اَخْلَصَُّهُ مِنْ تَاْييدِ العَقْلِ؛
ستون انسانيت، عقل است و از عقل، زيركى، فهم،
حفظ و دانش بر مىخيزد. با عقل، انسان به كمال مىرسد.
عقل، راهنماى انسان، بينا كننده و كليد كارهاى اوست.
هر گاه عقل با نور يارى شود، دانا، حافظ، تيزهوش و فهيم مىشود
و بدين وسيله (پاسخ) چگونه، چرا و كجا را مىفهمد
و خيرخواه و دغلكار را مىشناسد و هرگاه اين را دانست،
مسير حركت و خويش و بيگانه را مىشناسد
و در توحيد و طاعت خداوند اخلاص مىورزد و چون چنين كرد،
آنچه از دست رفته جبران مىكند و بر آنچه در آينده
مىآيد چنان وارد مىشود كه مىداند در كجاى آن است
و براى چه منظورى در آنجاست. از كجا آمده
و به كجا مىرود. و اين همه از پرتو تأييد عقل است.
(كافى، ج 1، ص 25)
حدیث (25) امام كاظم عليه السلام :
كَما لا يَقومُ الْجَسَدُ اِلاّ بِالنَّفْسِ الحَيَّةِ فَكَذلِكَ لا يَقومُ الدّينُ
اِلاّ بِالنِّيَّةِ الصّادِقَةِ وَ لا تَثْبُتُ النِّيَّةُ الصّادِقَهُ اِلاّ بِالْعَقْلِ؛
همان گونه كه قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام ديندارى
هم تنها به نيّت پاك است و نيّت پاك، جز با عقل حاصل نمىشود.
(تحف العقول، ص 396)
حدیث (26) امام رضا عليه السلام :
اِذا اَرادَ اللّهُ اَمْرا سَلَبَ الْعِبادَ عُقولَهُمْ فَاَنْفَذَ اَمْرَهُ وَ تَمَّتْ اِرادَتُهُ
فَاِذا اَنْفَذَ اَمْرَهُ رَدَّ اِلى كُلِّ ذى عَقْلٍ عَقْلَهُ فَيَقولُ كَيْفَ ذا؟
وَ مِنْ اَيْنَ ذا؟
هر گاه خداوند چيزى را بخواهد، عقلهاى بندگان را از آنها
مىگيرد و حكم خود را اجرا مىكند و خواسته
خود را به پايان مىرساند.
همين كه حكم خود را اجرا كرد، عقلِ هر صاحب عقل را
به او بر مىگرداند، آنگاه او مرتب مىگويد:
چگونه و از كجا چنين و چنان شد.
(تحف العقول، ص442)
حدیث (27) امام على عليه السلام :
اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ غَلَبَ جِدُّهُ هَزْلَهُ وَ اسْتَظْهَرَ عَلى هَواهُ بِعَقْلِهِ؛
عاقل كسى است كه جدّىاش از شوخىاش بيشتر باشد
و با كمك عقلش بر هوا و هوسش پيروز گردد.
(تصنیف غررالحكم،ص52)
حدیث (28) امام على عليه السلام :
اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْآراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِى الْعَواقِبِ؛
بدانيد عاقل، كسى است كه با فكر درست، به استقبال
نظرات گوناگون برود و در عواقب امور بنگرد.
(غررالحكم،ص178)
حدیث (29) امام على عليه السلام :
اِحْتَمِلْ ما يَمُرُّ عَلَيْكَ فَاِنَّ الاِْحْتِمالَ سِتْرُ الْعُيوبِ وَ اِنَّ الْعاقِلَ
نِصْفُهُ اِحْتِمالٌ وَ نِصْفُهُ تَغافُلٌ؛
در برابر آنچه بر تو مىگذرد، بردبار باش، زيرا بردبارى، عيبها را
مىپوشاند. به راستى كه نيمى از عقل، بردبارى
و نيمه ديگرش خود را به غفلت زدن است.
(غررالحكم،ص139)
حدیث (30) امام على عليه السلام :
اَلْعاقِلُ مَنْ صانَ لِسانَهُ عَنِ الْغيبَةِ؛
عاقل كسى است كه زبانش را از بدگويى پشت سر ديگران، نگه دارد.
(غررالحكم، ص108)
حدیث (31) امام على عليه السلام :
اتَّهِمُوا عُقولَكُمْ فَاِنِّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الْخَطاءُ؛
عقل خويش را زير سؤال ببريد؛ زيرا از اعتماد به آن،
خطاها سرچشمه مىگيرد.
(شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحكم، ج2،ص267)
حدیث (32) امام على عليه السلام :
اَلْعاقِلُ اِذا تَـكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ اَتْبَعَها حِكْمَةً وَ مَثَلاً
وَ الاَْحْمَقُ اِذا تَـكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ اَتْبَعَها حِلْفا؛
عاقل، هر گاه سخن بگويد، آن را با سخنى حكيمانه و ضرب المثل
همراه سازد و نادان هرگاه سخن بگويد، آن را با سوگند همراه كند.
(شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج20، ص289)
حدیث (33) امام على عليه السلام :
ما عُبِدَ اللّهُ بِشَىْءٍ اَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ وَ ما تَمَّ عَقْلُ امْرِىءٍ
حَتّى يَكونَ فيهِ خِصالٌ شَتّى: اَلْكُفْرُ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأمونانِ
وَ الرُّشْدُ وَ الْخَيْرُ مِنْهُ مَأمولانِ وَ فَضْلُ مالِهِ مَبْذولٌ
وَ فَضْلُ قَوْلِهِ مَكفوفٌ وَ نَصيبُهُ مِنَ الدُّنْيَا القوتُ
لا يَشْبَعُ مِنَ الْعِلْمِ دَهْرَهُ اَلذُّلُّ اَحَبُّ اِلَيْهِ مَعََ اللّهِ
مِنَ العِزَِّ تَمامُ الاَْمْرِ؛
خداوند با چيزى بهتر از عقل عبادت نشده است،
و عقل كسى كامل نشود، مگر در او چند خصلت باشد:
كفر و بدى از او انتظار نمىرود،
رشد و خوبى در او اميد مىرود، زيادى ثروتش بخشوده
و زيادى سخنش نگه داشته شده است،
بهره او از دنيا تنها غذاى روزانه است،
در طول زندگى از دانش سير نمىشود،
خوارى را با خداوند از عزّت با ديگران، بيشتر دوست دارد،
عقـــل و عــاقـل تواضع نزد او دوست داشتنىتر از شرف
و بزرگى است، خوبىِ كم ديگران را بسيار و خوبى بسيار
خود را كم مىشمرد،
همه مردم را از خودش بهتر و خود را نزد خويش از همه
بدتر مىداند و اين مهمترين خصلت است.
(كافى، ج 1، ص 18)
حدیث (34) امام على عليه السلام :
اَلظَّنُّ الصَّوابُ مِنْ شيَمِ اُولِى الاَْلْبابِ؛
خوش گمانى، از اخلاق عاقلان است.
(غررالحكم، ص253)
حدیث (35) امام على عليه السلام :
اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ ؛
عاقل كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد
و تلاشى كه مىكند، به جا باشد.
(غررالحكم، ص96)
حدیث (36) امام حسين عليه السلام :
لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الْحَقِّ؛
عقل، جز با پيروى از حق، كامل نمىشود.
(اعلام الدين، ص 298)
حدیث (37) پيامبر صلى الله عليه وآله :
اَنَسٌ: قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، اَلرَّجُلُ يَكونُ حَسَنَ الْعَقْلِ
كَثيرَ الذُّنوبِ؟ قالَ: ما مِنْ آدَمىٍّ اِلاّ وَ لَهُ ذُنوبٌ وَ خَطايا يَقْتَرِفُها،
فَمَنْ كانَتْ سَجيَّتُهُ الْعَقْلَ وَ غَريزَتُهُ الْيَقينَ لَمْ تَضُرَّهُ ذُنوبُهُ.
قيلَ: كَيْفَ ذلِكَ يا رَسُولَ اللّهِ؟ قالَ: لاَِنَّهُ كُلَّما اَخْطَاَ
لَمْ يَلْبَثْ اَنْ تَدارَكَ ذلِكَ بِتَوْبَةٍ وَ نَدامَةٍ عَلى ما كانَ مِنْهُ
فَيَمْحو ذُنوبَهُ وَ يَبْقى لَهُ فَضْلٌ يَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ؛
اَنس گويد: سؤال شد: «اى رسول خدا! ممكن است
كسى از عقل نيكو برخوردار باشد
و گناهان بسيار داشته باشد؟».
پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمودند: هيچ انسانى نيست،
مگر اين كه گناهان و خطاهايى مرتكب مىشود،
ولى هر كس سرشتش
عقل و نهادش يقين باشد، گناهانش به او آسيب نمىرساند».
گفته شد: «اى رسول خدا! چگونه است اين؟». فرمودند:
«زيرا عاقل هرگاه مرتكب خطايى گردد، بىدرنگ آن را با توبه
و پشيمانى جبران كند و با اين كار، گناهانش را پاك مىگرداند
و خوبى هايى برايش باقى مىماند كه با آن،
وارد بهشت مىگردد».
(مجموعه ورام، ج 1، ص 62)
حدیث (38) پيامبر صلى الله عليه وآله :
سُئِلَ النَّبىُّ صلى الله عليه وآله عَنْ قَوْلِهِ:
«اَ يُّـكُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً» فَقالَ: اَ يُّـكُمْ اَحْسَنُ عَقْلاً،
ثُمَّ قالَ صلىاللهعليهوآله :
اَتَمُّكُمْ عَقْلاً وَ اَشَدُّكُمْ لِلّهِ خَوْفا وَ اَحْسَنُكُمْ فيما
اَمَرَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ وَ نَهى عَنْهُ نَظَرا وَ اِنْ كانَ اَقَلَّكُمْ تَطَوُّعا؛
از پيامبر صلىاللهعليهوآله از معنى آيه «[تا بيازمايد]
كداميك عملتان بهتر است» پرسيدند. فرمودند:
يعنى كداميك عاقلتريد.
سپس فرمودند: مقصود، كسى است كه عقلش كاملتر،
از خدا بيمناكتر و در امر و نهى خداوند دقيقتر است؛
هر چند مستحبّاتش كمتر باشد.
(بحارالأنوار، ج 67، ص 233)
حدیث (39) امام على عليه السلام :
جاهِدْ شَهْوَتَكَ وَ غالِبْ غَضَبَكَ وَ خالِفْ سوءَ عادَتِكَ،
تَزْكُ نَفْسُكَ وَ يَكْمُلْ عَقْلُكَ وَ تَسْتَـكْمِلْ ثَوابَ رَبِّكَ؛
با هوا و هوست مبارزه كن، بر خشمت مسلّط شو و با
عادتهاى بدت مخالفت كن، تا روحت پاك و عقلت كامل گردد
و پاداش پروردگارت را به تمامى دريافت نمايى.
(غررالحكم، ص338)
حدیث (40) امام على عليه السلام :
مَنْ شاوَرَ ذَوِى الْعُقولِ اسْتَضاءَ بِاَنْوارِ الْعُقولِ؛
هر كس با عقلا مشورت كند، از نور عقلها بهره مىبرد.
(غررالحكم، ص627)
حدیث (41) امام على عليه السلام :
اِنَّ بِذَوِى الْعُقولِ مِنَ الْحاجَةِ اِلَى الاَْدَبِ كَما
يَظْمَأُ الزَّرْعُ اِلَى الْمَطَرِ؛
نياز عاقلان به ادب، همانند نياز كشتزار به باران است.
(غررالحكم، ص225)
حدیث (42) امام على عليه السلام :
اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ وَ خَيْرُ ما جَرَّبْتَ ما وَعَظَكَ؛
عقل، اندوختن تجربهها (و عمل به آن) است
و بهترين تجربه، آن است كه پندت داده.
(نهج البلاغه، ص402)
حدیث (43) امام على عليه السلام :
لَقَدْ سَبَقَ اِلى جَنّاتِ عَدْنٍ اَقْوامٌ ما كانوا اَكْثَرَ النّاسِ لا صَوْما
وَ لا صَلاةً وَ لا حَجّا وَ لاَ اعْتِمارا وَ لكِنَّهُمْ عَقَلوا عَنِ اللّهِ مَواعِظَهُ؛
گروههايى به سوى بهشت برين (از ديگران) پيشى گرفتند
كه بيش از ديگران اهل روزه، نماز، حج و عمره نبودند،
بلكه آنان در موعظههاى الهى تعقل كردند.
(مجموعه ورام، ج 2، ص 213)
حدیث (44) امام على عليه السلام :
فَسادُ الاَْخْلاقِ بِمُعاشَرَةِ السُّفَهاءِ وَ صَلاحُ الاَْخْلاقِ
بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ وَ الْخَلْقُ اَشْكالٌ فَكُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ؛
معاشرت با نابخردان، اخلاق را فاسد و رقابت با عقلا اخلاق را
اصلاح مىنمايد و مردم متفاوتند،
و هر كس بر حسب طينت خود رفتار مىكند.
(عوالم العلوم و المعارف، ج 23، ص 279)
حدیث (45) امام على عليه السلام :
يَنْبَغى لِلْعاقِلِ اَنْ يُخاطِبَ الْجاهِلَ مُخاطَبَةَ الطَّبيبِ الْمَريضَ؛
شايسته است كه برخورد عاقل با نادان،
مانند برخورد طبيب با بيمار باشد.
(غررالحكم، ص 797)
حدیث (46) امام على عليه السلام :
اَلْعَقْلُ حَيْثُ كانَ آلِفٌ مَاْلوفٌ ؛
عقل هر كجا باشد، انس گيرنده و الفت پذير است.
(غررالحكم، ص 67)
حدیث (47) پيامبر صلى الله عليه وآله :
اَلا وَ اِنَّ اَعْقَلَ النّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَاَطاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ
فَعَصاهُ وَ عَرَفَ دارَ اِقامَتِهِ فَاَصْلَحَها وَ عَرَفَ سُرْعَةَ رَحيلِهِ فَتَزَوَّدَ لَها؛
بدانيد كه عاقلترين مردم كسى است كه پروردگارش را بشناسد
و از او پيروى كند، دشمنان خدا را بشناسد و از آنان نافرمانى كند،
جايگاه ابدى خود را بشناسد و آن را آباد كند و بداند
به زودى به آنجا سفر خواهد كرد و براى آن، توشه بردارد.
(اعلام الدين، ص 337)
حدیث (48) پيامبر صلىالله عليه وآله :
اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دينَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛
همه خوبىها با عقل شناخته مىشوند
و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.
(تحف العقول، ص 54)
حدیث (49) پيامبر صلى الله عليه وآله :
رَاْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاْيمانِ بِاللّهِ مُداراةُ النّاسِ فى غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ؛
كمال عقل پس از ايمان به خدا، مدارا كردن
با مردم است به شرط آن كه حق، ترك نشود.
(تحف العقول، ص 42)
حدیث (50) پيامبر صلى الله عليه وآله :
اَرْبَعَةٌ تَلْزَمُ كُلَّ ذى حِجىً وَ عَقْلٍ مِنْ اُمَّتى، قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ،
ما هُنَّ؟ قالَ: اِسْتِماعُ الْعِلْمِ، وَ حِفْظُهُ، وَ نَشْرُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ؛
چهار چيز بر هر عاقل و خردمندى از امّت من واجب است.
گفته شد: «اى پيامبر خدا! آن چهار چيز كداماند؟».
فرمودند: «گوش فرادادن به دانش، نگهدارى، نشر و عمل به آن».
(تحف العقول، ص 57)
حدیث (51) پيامبر صلى الله عليه وآله :
اِنَّ خيارَكُمْ اُولُوا النُّهى، قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، وَ مَنْ اُولُوا النُّهى؟
قالَ: هُم اُولُوا الاَْخْلاقِ الحَسَنَةِ وَ الاَْحلامِ الرَّزينَةِ وَ صِلَةِ الاَْرْحامِ
وَ البَرَرَةُ بِالاُْمَّهاتِ وَ الاْآباءِ وَ الْمُتَعاهِدينَ لِلْفُقَراءِ وَ الْجيرانِ
وَ الْيَتامى وَ يُطْعِمونَ الطَّعامَ وَ يُفْشونَ السَّلامَ فِى الْعالَمِ
وَ يُصَلّونَ وَ النّاسُ نيامٌ غافِلونَ؛
«بهترين شما صاحبان عقل هستند». گفته شد:
«اى رسول خدا! صاحبان عقل، چه كسانىاند؟». فرمودند:
آنان كه داراى اخلاق خوباند، بردبار و باوقارند،
صله رحم مى نمايند، به پدران و مادران نيكى مىكنند،
به فقرا، همسايگان
و يتيمان رسيدگى مىنمايند، اطعام مىكنند، آشكارا به
همه سلام مىكنند و هنگامى كه مردم در خواب و غافلند،
نماز (نماز شب) مىگذارند.
(كافى، ج 2، ص 240، ح 32)
حدیث (52) امام صادق عليه السلام :
خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَـقَـدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ يَزَلْ ناقِصَ العَيْشِ
زائِلَ الْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ، فَاَوَّلُّها: صِحَّةُ البَدَنِ وَ الثّانيَةُ:
اَلاَْمْنُ وَ الثّالِثَةُ: اَلسَّعَةُ فِى الرِّزْقِ، وَ الرّابِعَةُ: اَلاَْنيسُ
الْمُوافِقُ (قال الراوى:) قُلْتُ: و مَا الاَْنيسُ الْمُوافِقُ؟
قال: اَلزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْخَليطُ الصّالِحُ
وَ الخامِسَةُ: وَ هِىَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ: الدَّعَةُ؛
پنج چيز است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد،
همواره در زندگىاش كمبود دارد و كم خرد و دل نگران است:
اول، تندرستى، دوم امنيت، سوم روزى فراوان،
چهارم همراهِ همرأى. راوى پرسيد: همراهِ همرأى كيست؟
امام فرمودند: همسر و فرزند و همنشين خوب
و پنجم كه در برگيرنده همه اينهاست، رفاه و آسايش است.
(خصال، ص 284)
حدیث (53) امام على عليه السلام :
مَنِ اطَّرَحَ الْحِقْدَ اسْتَراحَ قَلْبُهُ وَ لُبُّهُ؛
هر كس كينه را از خود دور كند، قلب و عقلش آسوده مىگردد.
(غررالحكم، ص634)
حدیث (54) امام على عليه السلام :
اَصْلُ الْعَقْلِ القُدَرةُ وَ ثَمَرَتُها السُّرورُ؛
ريشه عقل، قدرت است و ميوه آن شادى.
(بحارالأنوار، ج 75، ص7)
حدیث (55) امام صادق عليه السلام :
اَلنَّومُ راحَةٌ لِلْجَسَدِ وَ النُّطْقُ راحَةٌ لِلرُّوحِ وَ السُّكوتُ راحَةٌ لِلْعَقْلِ؛
خواب مايه آسايش جسم، سخن مايه آسايش جان
و سكوت مايه آسايش عقل است.
(من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 402)
حدیث (56) امام باقر عليه السلام :
اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقى بِالتَّقْوى عَنِ الْعَبْدِ ما عَزُبَ عَنْهُ
عَقْلُهُ وَ يُجَلّى بِالتَّقْوى عَنْهُ عَماهُ وَ جَهْلَهُ؛
خداوند عزوجل به وسيله تقوا، انسان را از آنچه عقلش
به آن نمىرسد، حفظ مىكند و كوردلى
و نادانى را از او دور مىنمايد.
(كافى، ج 8، ص 52)
حدیث (57) امام على عليه السلام :
عَلَى الْعاقِلِ اَنْ يُحْصى عَلى نَفْسِهِ مَساويَها فِى الدّينِ
وَ الرَّأىِ وَ الاَْخْلاقِ وَ الاَْدَبِ ، فَيَجْمَعُ ذلِكَ فى صَدْرِهِ
اَوْ فى كِتابٍ وَ يَعْمَلُ فى اِزالَتِها ؛
بر عاقل است كه بدىهايش را در دين، انديشه،
اخلاق و ادب يادداشت كند و بهخاطرش بسپارد
و براى از بين بردن آنها بكوشد.
(بحار الأنوار ، ج 75، ص 6)
حدیث (58) امام على عليه السلام :
اَللّهُمَّ ارْزُقنى عَقْلاً كامِلاً وَ عَزْما ثاقِبا وَ لُبّا راجِحا
وَ قَلْبا زَكيّا وَ عِلْما كَثيرا وَ اَدَبا بارِعا وَاجْعَلْ ذلِكَ كُلَّهُ لى
وَلا تَجْعَلْهُ عَلَىَّ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ؛
خدايا مرا عقلى كامل ، تصميمى نافذ، خردى برتر،
دلى پاك، دانشى فراوان و ادبى والا روزى كن
و تمام اينها را به سود من قرار ده نه به زيانم،
اى مهربانترين مهربانان.
(بحار الانوار،ج84،ص325)
حدیث (59) امام على عليه السلام :
كُلُّ شَىْءٍ يَحتاجُ اِلَى الْعَقْلِ وَالْعَقْلُ يَحْتاجُ اِلَى الاَْدَبِ؛
هر چيزى به عقل نياز دارد و عقل به ادب نيازمند است.
(غررالحکم و درر الکلم،ص510)
حدیث (60) ابن شهر آشوب :
كانَ النَّبىّ صلى الله عليه وآله قَبْلَ المَبْعَثِ مَوصوفا بِعِشرينَ
خَصلَةً مِن خِصالِ الاَنْبياءِ لَوِ انْفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ
فَكَيْفَ مَنِ اجْتَمَعَت فيهِ؟! كانَ نَبيّا اَمينا، صادِقا، حاذِقا، اَصيلاً،
نَبيلاً، مَكينا، فَصيحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخيا، كميا، قانِعا،
مُتَواضِعا، حَليما، رَحيما، غَيورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا،
لَميُخالِطْ مُنَجِّما وَ لا كاهِنا و لا عَيافا؛
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله پيش از مبعوث شدن،
بيست خصلت از خصلتهاى پيامبران را دارا بودند،
كه اگر كسى يكى از آنها را داشته باشد،
دليل عظمت اوست؛ چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد،
آن حضرت پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف،
استوار، سخنور، عاقل، با فضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند،
دلير و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غيرتمند،
صبور، سازگار، و نرمخو بودند و با هيچ منجّم
(قائل به تأثير ستارگان)، غيبگو و پيشگويى همنشين نبودند.
(بحارالانوار، ج 16، ص 175)
حدیث (61) امام حسن عليه السلام :
لا یَغشُّ العاقِلُ مَن استَنصَحَه؛
خردمند به کسى که از او نصیحت مى خواهد، خیانت نمى کند.
(تحف العقول، ص 236)
حدیث (62) امام صادق علیه السلام:
أکمَلُ الناسِ عَقلاً أحسَنُهُم خُلقاً؛
عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست.
(اصول کافی، ج 1، ص 23)
حدیث (63) امام حسین علیه السلام:
لا یکمل العقل إلا باتباع الحق؛
عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
(بحار الانوار، ج 75، ص 127)
حدیث (64) امام موسی کاظم علیه السلام:
التَوَدُّدُ اِلَی الناسِ نِصفُ العَقل؛
مهرورزی و دوستی با مردم، نصف عقل است.
(تحف العقول، ص 403و443)
حدیث (65) امام على عليه السلام:
العاقِلُ مَن وَعَظَتهُ التَّجارِبُ
خردمند كسى است كه تجربه ها او را پند دهد.
حدیث (66) امام على عليه السلام:
مَن تَرَکَ الإستِماعَ مِن ذَوی العُقولِ ماتَ عَقلُهُ.
هر که به خردمندان گوش نسپارد عقلش بمیرد.
حدیث (67) پيامبر خدا (صلی الله عليه و آله):
ما قَسَمَ اللّه ُ لِلعِبادِ شَيئًا أفضَلَ مِنَ العَقلِ
خداوند ، چيزى با ارزش تر از عقل ، در ميان بندگان تقسيم نكرد .
(الکافی ،ج1،ص12)
حدیث (68) امام عسكرى (سلام الله عليه):
حُسنُ العَقلِ جَمالٌ باطِنٌ.
نكويى خرد، زيبايى درون است.
(بحارالانوار،ج1،ص95)
حدیث (70) پيامبر خدا (صلی الله عليه و آله):
رَأسُ العَقلِ بَعدَ الإِيمانِ بِاللّه ِ عز و جل التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ
اساس عقل ، پس از ايمان به خداوند عز و جل ،
اظهار دوستى با مردم است .
(الخصال ،ج1،ص15)
حدیث (71) امام على عليه السلام:
کَثرةُ ألامانی مِن فَسادِ العَقل.
آرزوهای زیاد از تباهی عقل است.
(غررالحکم،ص525)
يَا بُنَىَّ اِذَا امتَلأََتِ المَعِدَةُ نَامَتِ الفِكرَةُ
وَ خَرِسَتِ الحِكمَةُ وَ قَعَدَتِ الاَعضَاءُ عَنِ العِبادَةِ؛
فرزندم هرگاه شكم پر شود، فكر به خواب مىرود
و حكمت، از كار مىافتد و اعضاى بدن از عبادت باز مىمانند.
مجموعه ورام، ج 1، ص 102
حدیث (2) امام حسين عليه السلام :
مَن أَحجَمَ عَنِ الرَّىِ وَعَيِيَت بِهِ الحِيَلُ كانَ الرِّفقَ مِفتاحُهُ؛
هر كس فكرش به جايى نرسد و راه تدبير
بر او بسته شود، كليدش مداراست.
بحارالأنوار، ج75، ص128
حدیث (3) امام حسن عسکری علیه السلام:
لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ
کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست،
بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
تحف العقول، ص442
حدیث (4) امام علی علیه السلام:
العِلمُ وَراثَهٌ کَریمَهٌ ، وَ الادابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ ، وَ الفِکرُ مِرآهٌ صافِیَهٌ؛
علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر
و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
نهج البلاغه،ص469
حدیث (5) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِْخلاصِ فِى السِّرِّ
وَ الْعَلانيَةِ وَ اَن اَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى
و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى
و اَن يَكونَ صَمْتى فِكْرا وَ نَظَرى عِبَرا؛
پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود:
اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه به من ظلم نموده،
بخشش به كسى كه مرا محروم كرده، رابطه با كسى كه با من
قطع رابطه كرده، و سكوتم همراه با تفكّر و نگاهم براى عبرت باشد.
كنزالفوائد،ج2،ص11
حدیث (6) امام صادق (ع):
اَفضَلُ العِبادةُ اِدمانُ التَّفکُّرفی اللهِ و فی قُدرَتهِ؛
برترین عبادت مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت اوست.
الکافی،ج2،ص55
حدیث (7) امام صادق (ع):
فِکرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ اَلفِ سَنَةٍ؛
یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است.
مصباح الشریعه،ص114
حدیث (1) امام على عليه السلام :
لَيسَ الحَكيمُ مَن لَم يُدارِ مَن لايَجِدُ بُدّا مِن مُداراتِهِ؛
حكيم نيست آن كس كه مدارا نكند با كسى كه
چاره اى جز مدارا كردن با او نيست.
(بحارالأنوار، ج75، ص57)
حدیث (2) امام كاظم عليه السلام :
إِنَّ الزَّرعَ يَنبُتُ فِى السَّهلِ وَلايَنبُتُ فِى الصَّفا فَكَذلِكَ الحِكمَةُ
تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَواضِعِ وَلا تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَكَبِّرِ الجَبّارِ،
لأِنَّ اللّه جَعَلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّكَبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ؛
زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه
حكمت، در دل هاى متواضع جاى مى گيرد نه در دل هاى متكبر.
خداوند متعال، تواضع را وسيله عقل و تكبر را
وسيله جهل قرار داده است.
(تحف العقول، ص 396)
حدیث (3) امام صادق عليه السلام :
إنَّ الْحِكْمَةَ لَتَكُونُ في قَلْبِ الْمُنافِقِ فَتُجَلْجِلُ في صَدْرِهِ
حَتّى يُخْرِجَها فَيُوعِيَهَا الْمُؤْمِنُ وَتَكُونُ كَلِمةُ الْمُنافِقِ
فى صَدْرِ الْمُؤْمِنِ فَتُجَلْجِلُ في صَدْرِهِ حَتّى يُخْرِجَها
فَيَعِيَهَا الْمُنافِقُ؛
به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مىگيرد،
در سينهاش بىقرارى مىكند تا از آن بيرون آيد
و مؤمن آن را بر گيرد و سخن منافقانه (لغو و بيهوده)
در سينه مؤمن بىقرارى مىكند
تا از آن بيرون برود و منافق آن را برگيرد.
(بحارالأنوار، ج2، ص 94)
حدیث (4) پيامبر صلى الله عليه وآله :
قَلْبٌ لَيْسَ فيهِ شَىْءٌ مِنَ الْحِكْمَةِ كَبَيْتٍ خَرِبَ فَتَعَلَّموا
وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا وَ لا تَموتوا جُهّالاً
فَاِنَّ اللّهَ لا يَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ؛
دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است،
پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد و نادان نميريد.
براستى كه خداوند، بهانهاى را براى نادانى نمىپذيرد.
(نهج الفصاحه،ص600)
حدیث (5) امام علی علیه السلام:
خُذِ الحِکمَه اَنَّی کانَت فَاِنَّ الحِکمَه ضالَّه کُلِّ مُومِن؛
حکمت را هر کجا که یافتی فراگیر،
زیرا حکمت گمشده هر مومن است.
(غررالحکم، ص360)
حدیث (6) امام موسی کاظم علیه السلام:
کم گویی ، حکمت بزرگی است ،
بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو
و سبکباری و سبب تخفیف گناه است .
(بحاالانوار(ط-بیروت)، ج 75، ص 309)
حدیث (1) امام صادق عليه السلام :
اَلرَّوحُ وَ الرّاحَةُ فِى الرِّضا وَ اليَقينِ وَ الهَمُّ
وَ الحَزَنُ فِى الشَكِّ وَ السَّخَطِ؛
خوشى و آسايش، در رضايت و يقين است
و غم و اندوه در شكّ و نارضايتى.
(مشكاةالأنوار، ص 34)
حدیث (2) امام صادق عليه السلام :
حُرِمَ الحَريصُ خَصلَتَينِ وَ لَزِمَتهُ خَصلَتانِ: حُرِمَ القَناعَةَ
فَافتَقَدَ الرّاحَةَ وَ حُرِمَ الرِّضا فَافتَقَدَ اليَقينَ؛
حريص از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت
را با خود دارد: از قناعت محروم است
و در نتيجه آسايش را از دست داده است، از راضى بودن
محروم است و در نتيجه يقين را از دست داده است.
(بحارالانوار، ج70، ص161)
حدیث (3) امام على عليه السلام :
إنَّ المُؤمِنَ مَن يُرى يَقينُهُ في عَمَلِهِ، وَ المُنافِقُ
مَن يُرى شَكُّهُ في عَمَلِهِ؛
در عمل مؤمن يقين ديده مىشود و در عمل منافق شك.
(عیون الحکم والمواعظ، ص152)
حدیث (4) امام على عليه السلام :
یُستَدَلُّ عَلَی الیَقین بِقِصَر الأمَلِ وَ إخلاص العَمَل
وَ الزُّهدِ فی الدُّنیا
سه چیز از نشانه های یقین هستند: کوتاهی آرزو،
اخلاص در عمل، بی رغبتی به دنیا
(مستدرک الوسائل ج11 ص201)
حدیث (5) امام صادق علیه السلام:
اِنَّ العَملَ القَلیلَ الدّائمَ عَلَی الیَقینِ اَفضَلُ عِنداللهِ
منَ العَمَلِ الکثیرِ عَلی غَیرِ یَقینٍ؛
عمل اندک و بادوام که بر پایه یقین باشد و در نزد خداوند
از عمل زیاد که بدون یقین باشد برتر است.
(وسائل الشیعه، ج15،ص202)
حدیث (6) امام رضا علیه السلام:
اِنَّ الایمانَ اَفضلُ مِن الاسلامِ بِدَرجَةٍ, وَ التَّقـوى اَفضـلُ
مِن الایمانِ بِدَرَجَةٍ وَ لَم یَعطِ بَنو آدَمَ اَفضلُ مِنَ الیَقینِ؛
ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است, و تقوا یک درجه بالاتر
از ایمان است و به فـرزنـد آدم چیزى بـالاتـر از یقیـن داده نشده است.
(تحف العقول، ص445)
حدیث (7) امام علی علیه السلام:
ما أیقَنَ بِاللهِ مَن لَم یَرعَ عُهودَهُ وَ ذِمَّتَهُ
کسی که عهد و پیمان خود را رعایت نکند به خدا یقین ندارد
(غررالحکم ،ص253)
عُجب
احادیث این بخش با توجه به منابع ذکر شده در نرم افزار
"جامع الاحادیث نور" بازبینی و به روز شده اند.
حدیث (1) قال الصادق عليه السلام :
اِنَّ اللهَ عَلِمَ اَنَّ الذَّنبَ خَیرٌ لِلمُومنِ مِنَ العُجبِ
وَ لَولا ذلک مَا ابتُلِیَ مُومِنٌ بِذَنبٍ اَبَداً؛
خداوند می دانست که برای شخص مومن گناه از عجب بهتر است
و اگر این طور نبود، شخص مومن هیچ وقت آلوده به گناه نمی شد.
کافی(ط-الاسلامیه)، ج 2 ، ص 313
حدیث (2) قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :
لَولا اَنَّ الذَّنبَ لِلمُومِنِ خَیرٌ مِنَ العُجبِ مَا خَلا اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ
بَینَ عَبدِهِ المُومِنِ وَ بَینَ الذَّنبِ اَبَداً؛
اگر گناهی برای مومن از عجب بهتر بود، خداوند عز و جل
هرگز بنده مومن را به گناه گرفتار نمی کرد.
عده الداعی و نجاح الساعی، ص 236
حدیث (3) امام على عليه السلام :
سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُك؛
خطایی که باعث ناراحتی تو شود، نزد خداوند
از کار نیکی که باعث عجب تو شود بهتر است.
نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص477
حدیث (4) امام صادق عليه السلام :
آفَةُ الدِّینِ الحَسَدُ وَ العُجبُ وَ الفَخرُ؛
آفت دینداری حسد و خودبینی و فخر فروشی است.
کافی(ط-الاسلامیه)ج2،ص307
حدیث (5) رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :
آفَهُ الحَسَب الاِفتِخَارُ وَ العُجبُ؛
آفت شرافت و بزرگی ، به خود نازیدن و خود بزرگ بینی است.
کافی(ط-الاسلامیه)ج2،ص328
حدیث (1) امام على عليه السلام :
اَعجَبُ ما فِى الانسانِ قَلبُهُ وَ لَهُ مَوارِدُ مِنَ الحِكمَةِ وَ اَضدادٌ
مِن خِلافِها فَاِن سَنَحَ لَهُ الرَّجاءُ اَذَ لَّهُ الطَّمَعُ وَ اِن هاجَ
بِهِ الطَّمَعُ اَهلَكَهُ الحِرصُ
وَ اِن مَلَكَهُ اليَأسُ قَتَلَهُ السَفُ... فَكُلُّ تَقصيرٍ بِهِ مُضِرٌّ
وَ كُلُّ اِفراطٍ بِهِ مُفسِدٌ؛
شگفتترين عضو انسان قلب اوست و قلب مايه هايى
از حكمت و ضد حكمت دارد. اگر آرزو به آن دست دهد،
طمع خوارش مى گرداند
و اگر طمع در آن سر بركشد، حرص نابودش مىكند
و اگر نااميدى بر آن مسلّط شود، اندوه، او را مىكُشد...
هر كوتاهى برايش زيانبار است
و هر زيادهروى برايش تباهى آفرين.
(علل الشرايع،ج1، ص 109)
حدیث (2) پيامبر صلى الله عليه وآله :
فِى الانسانِ مُضغَةٌ اِذا هىَ سَلِمَت وَ صَحَّت سَلِمَ بِها سائرُ الجَسَدِ،
فَاذا سَقِمَت سَقِمَ بِها سائرُ الجَسَدِ وَ فَسَدَ، وَ هِىَ القَلبُ؛
در انسان پاره گوشتى است كه اگر آن سالم و درست باشد،
ديگر اعضاى بدنش هم با آن سالم مىشوند
و هرگاه آن بيمار شود، ديگر اعضاى بدنش بيمار
و فاسد مىگردند. آن پاره گوشت، قلب است.
(خصال،ج1، ص 31)
حدیث (3) امام على عليه السلام :
أَكلُ السَّفَر جَلِ قُوَّةٌ لِلقَلبِ الضَّعيفِ وَهُوَ يُطَيِّبُ المِعدَةَ
وَيُزَكِّى الفُؤادَ وَيُشَجَّعُ الجَبانَ وَيُحَسِّنُ الوَلَدَ؛
خوردن به، قلب ضعيف را قوى، معده را پاك،
ترسو را شجاع و فرزند را زيبا مىكند.
(الوافی، ج19،ص399)
حدیث (4) پيامبر صلى لله عليه و آله :
خَيْرُ القُلوبِ اَوعاها لِلخَيْرِ وَ شَرُّ القُلوبِ اَوعاها لِلشَّرِّ،
فَاَعلَى القَلبِ الَّذى يَعِى الخَيْرَ مَمْلُوٌّ مِنَ الْخَيْرِ
اِن نَطَقَ نَطَقَ مَأجورا و اِنْ اَنْصَتَ اَنْصَتَ مَأجورا؛
بهترين قلبها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى خوبى دارد
و بدترين قلبها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى بدى دارد،
پس عالىترين قلب، قلبى است كه خوبى را در خود دارد
و لبريز از خوبى است. اگر سخن بگويد، سخنش در خور پاداش است
و اگر سكوت كند، سكوتش درخور پاداش است.
(جعفريات، ص 168)
حدیث (5) امام صادق عليه السلام :
اَوْحَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ اِلى مُوسى عليهالسلام يا مُوسى
لا تَفْرَحْ بِكَثْرَةِ الْمالِ وَ لا تَدَعْ ذِكْرى عَلى كُلِّ حالٍ
فَاِنَّ كَثْرَةَ الْمالِ تُنْسِى الذُّنوبَ وَ اِنَّ تَرْكَ ذِكرى يُقْسِى الْقُلوبَ؛
خداى عزّوجلّ به موسى عليهالسلام وحى كرد:
اى موسى! به زيادى ثروت شاد مشو
و در هيچ حالى مرا فراموش مكن،
زيرا با زيادى ثروت گناهان فراموش مىشود
و از ياد بردن من قساوت قلب مىآورد.
(الکافی، ج2،ص497)
حدیث (6) پيامبر صلى الله عليه وآله :
قَلْبٌ لَيْسَ فيهِ شَىْءٌ مِنَ الْحِكْمَةِ كَبَيْتٍ خَرِبَ فَتَعَلَّموا
وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا وَ لا تَموتوا جُهّالاً فَاِنَّ اللّهَ لا يَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ؛
دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است،
پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد و نادان نميريد.
براستى كه خداوند، بهانهاى را براى نادانى نمىپذيرد.
(نهج الفصاحه،ص600)
حدیث (7) پيامبر صلى الله عليه وآله :
مَنْ قَلَّ طَعْمُهُ صَحَّ بَدَنُهُ وَ مَنْ كَثُرَ طَعْمُهُ سَقُمَ بَدَنُهُ وَ قَسا قَلْبُهُ؛
هر كس كم بخورد، سالم مىماند و هر كس زياد بخورد
تنش بيمار مىشود و قساوت قلب پيدا مىكند.
(نهج الفصاحه،ص728)
حدیث (8) امام زمان علیه سلام :
قُلُوبنا اَوعیَةٌ لِمَشیَّةِ اللهِ فَاذا شاءَ شِئنا؛
دلهای ما ظرف اراده و مشیت خداست پس هرگاه او چیزی را
اراده کند،ما نیز همان چیز را اراده می کنیم.
(بحارالانوار،ج25،ص337)
حدیث (9) امام علی علیه السلام:
في وَصيَّتِهِ لابنِهِ وهُو يَعِظُهُ: أحيِ قَلبَكَ بالمَوعِظَةِ؛
در مـقام انـدرز بـه فـرزند خود : دلت را بـا اندرز زنده گردان.
حدیث (10) امام على عليه السلام:
المَواعِظُ صَقالُ النُّفوسِ، وجَلاءُ القُلوبِ؛
اندرزها صيقل بخش جان ها، و جلا دهنده دل هاست.
حدیث (11) امام على عليه السلام:
ما جَفَّتِ الدُّموعُ إلّا لِقَسوَةِ القُلُوب
وَ ما قَسَتِ القُلُوبُ إلّا لِکَثرَةِ الذُّنوبِ.
چشمها خشک نمی شود مگر به خاطر قساوت قلب و دلها
قساوت پیدا نمی کند مگر به سبب زیادی گناه
حدیث (1) امام على عليهالسلام :
عَوِّدْ اُذُنـَكَ حُسْنَ الاِسْتِماعِ وَ لا تُصغِ اِلى ما لا يَزيدُ
فى صَلاحِكَ استِماعُهُ فَاِنَّ ذلِكَ يُصدِئُ الْقُلوبَ وَ يوجِبُ الْمَذامَّ؛
گوش خود را به شنيدن خوبى ها عادت بده و به آنچه كه
به صلاح و درستى تو نمى افزايد گوش مسپار، زيرا اين كار،
دلها را زنگار مى زند و موجب سرزنش مى شود.
(غررالحكم، ص215)
حدیث (1) پيامبر صلى الله عليه و آله:
يا اَيُّهَا النّاسُ اِنَّما هُوَ اللّه وَ الشَّيطانُ وَ الحَقُّ وَ الباطِلُ وَالهُدى
وَ الضَّلالَةُ وَ الرُّشدُ وَ الغَىُّ وَ العاجِلَةُ وَ الآجِلَةُ وَ العاقِبَةُ وَ الحَسَناتُ
وَ السَّيِّئاتُ فَما كانَ مِن حَسَناتٍ فَلِلّهِ وَ ما كانَ
مِن سَيِّئاتٍ فَلِلشَّيطانِ لَعَنَهُ اللّه ؛
اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است
و باطل، هدايت است و ضلالت، رشد است
و گمراهى، دنياست و آخرت،
خوبى هاست و بدى ها. هر چه خوبى است از آنِ خداست
و هر چه بدى است از آنِ شيطان ملعون است.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 16
حدیث (2) امام على عليه السلام :
لا یعابُ المَرءُ بِتَاخیرِ حَقهِ اِنمَا یعابُ مَن اَخَذَ ما لَیسَ لَهُ؛
برای انسان عیب نیست که حقش تاخیر افتد،
عیب آن است که چیزی را که حقش نیست بگیرد.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 500
حدیث (3) امام على عليه السلام :
ظَـلَمَ الْحَقَّ مَنْ نَصَرَ الْباطِلَ؛
هر كس باطل را يارى كند، به حق ستم كرده است.
تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص71
حدیث (4) امام على عليه السلام :
لا يُؤنِسَنَّكَ اِلاَّ الْحَقُّ وَ لا يوحِشَنَّكَ اِلاَّ الْباطِلُ؛
مبادا جز حق، با تو اُنس بگيرد و جز باطل، از تو بهراسد.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 188
حدیث (5) امام على عليه السلام :
اَما اِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِـعَ -
فَسُئِلَ عَنْ مَعْنى قَولِهِ هذا، فَجَمَعَ اَصابِعَهُ وَ وَضَعَها
بَيْنَ اُذُنِهِ وَ عَيْنِهِ - ثُمَّ قالَ: اَ لْباطِلُ اَنْ تَقولَ:
سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ اَنْ تَقولَ: رَأَيْتُ؛
هان! ميان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نيست.
از آن حضرت درباره معناى اين فرمايش سؤال شد.
امام انگشتان خود را به هم چسباند و آنها را ميان
گوش و چشم خود گذاشت و آن گاه فرمودند:
باطل اين است كه بگويى: شنيدم و حق آن است كه بگويى: ديدم.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص198
حدیث (6) امام على عليه السلام :
فَلَوْ اَنَّ الْباطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ
عَلى المُرتادينَ وَ لَوْ اَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْباطِلِ
انْقَطَعَتْ عَنْهُ اَلْسُنُ الْمُعانِدينَ وَلكِنْ يُوْخَذُ
مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ؛
اگر باطل با حق درنياميزد، بر حقيقت جويان پوشيده نمى مانَد
و اگر حق با باطل آميخته نشود،
زبان دشمنان آن بريده مى شود، ليكن مشتى
از آن برداشته مى شود و مشتى از اين.
(و بدين ترتيب حق و باطل درهم آميخته مى شود
و شبهه پيش مى آيد).
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص88
حدیث (7) امام صادق عليه السلام :
اَبَى اللّه اَنْ يُعَرِّفَ باطِلاً حَقّا اَبَى اللّه اَنْ يَجْعَلَ الْحَقَّ
فى قَلْبِ الْمُؤْمِنِ باطِلاً لا شَكَّ فيهِ وَ اَبَى اللّه
اَنْ يَجْعَلَ الْباطِلَ فى قَلْبِ الْـكافِر الْمُخالِفِ حَقّـا لا شَكَّ
فيهِ وَ لَوْ لَمْ يَجْعَلْ هذا هكَذا ما عُرِفَ حَقٌّ مِنْ باطِلٍ؛
خداوند اِبا دارد از اين كه باطلى را حق معرفى نمايد،
خداوند اِبا دارد از اين كه حق را در دل مؤمن،
باطلى ترديدناپذير جلوه دهد، خداوند اِبا دارد از اين كه باطل
را در دل كافر حق ستيز به صورت حقى
ترديدناپذير جلوه دهد، اگر چنين نمى كرد،
حق از باطل شناخته نمى شد.
محاسن، ج 1، ص 277
حدیث (8) امام صادق عليه السلام :
لا يَسْتَيْقِنُ الْقَلْبُ اَنَّ الْحَقَّ باطِلٌ اَبَدا
وَ لا يَسْتَيقِنُ اَنَّ الْباطِلَ حَقٌّ اَبَدا؛
هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل يقين نمى كند.
تفسير العياشى، ج 2، ص 53
حدیث (9) پيامبر صلى الله عليه و آله :
اَمّا عَلامَةُ التّائِبِ فَاَرْبَعَةٌ: اَلنَّصيحَةُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ
وَ تَرْكُ الْباطِلِ وَ لُزومُ الْحَقِّ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْخَيْرِ ؛
نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا،
رها كردن باطل، پايبندى به حق
و حريص بودن بر كار خير.
تحف العقول، ص 20
حدیث (10) امام على عليه السلام :
ـ وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ تَفسيرِ السُّنَّةِ وَ الْبِدْعَةِ وَ الْجَماعَةِ
وَ الْفُرْقَهِ : اَلسُّنَّةُ ـ و اللّه ـ سُنَّةُ مُحمِّدٍ صلى الله عليه و آله
وَ الْبِدْعَةُ ما فارَقَها وَ الْجَماعَةُ ـ وَ اللّه ـ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ
وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ كَثُروا؛
در پاسخ به پرسش از معناى سنّت، بدعت،
جماعت و تفرقه فرمودند: به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت
محمّد صلى الله عليه و آله است و بدعت آنچه
خلاف آن باشد و به خدا قسم، جماعت، همدست شدن
با اهل حق است هر چند اندك باشند و تفرقه،
همدستى با اهل باطل است هر چند بسيار باشند.
کتاب سلیم بن قیس الهلالی،ج2، ص964
حدیث (11) امام على عليه السلام :
اَلا وَ مَنْ اَكَلَهُ الْحَقُّ فَاِلَى الجَنَّةِ وَ مَنْ اَكَلَهُ الباطِلُ فَاِلَى النّارِ؛
بدانيد كه هر كس در راه حق از دنيا برود،
به بهشت و هر كس در راه باطل از دنيا برود، به جهنم مى رود.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص374
حدیث (12) امام على عليه السلام :
الْحَقُّ سَيْفٌ قَاطِع
حق شمشیر برنده ایست.
الْحَقُّ سَيْفٌ عَلَى أَهْلِ الْبَاطِل
حق شمشیری است بر اهل باطل.
تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص 68 حکمت های 916 و 921
حدیث (13) امام على عليه السلام :
قَليلُ الْحَقِّ يَدْفَعُ كَثيرَ الباطِلِ كَما اَنَّ الْقَليلَ
مِنَ النّارِ يُحْرِقُ كَثيرَ الْحَطَبِ؛
اندكى حقّ، بسيارى باطل را نابود مى كند،
همچنان كه اندكى آتش، هيزم هاى فراوانى را مى سوزاند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص68
حدیث (14) امام صادق عليه السلام :
لَيْسَ مِنْ باطِلٍ يَقومُ بِاِزاءِ الْحَقِّ اِلاّ غَلَبَ الْحَقُّ الْباطِلَ
وَ ذلِكَ قَولُهُ: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الباطِلِ فَيَدْمَغُهُ...»؛
هيچ باطلى نيست كه در برابر حق بايستد مگر آن كه
حق بر باطل چيره مى شود و اين سخن خداوند است:
«بلكه حق را بر سر باطل مى زنيم كه آن را در هم مى كوبد...».
كافى(ط-الاسلامیه) ج 8 ، ص 242
حدیث (15) پيامبر صلى الله عليه و آله :
اَلْحَقُّ ثَقيلٌ مُرٌّ وَ الْباطِلُ خَفيفٌ حُلْوٌ وَ رُبَّ شَهْوَةِ
ساعَةٍ تورِثُ حُزْنا طَويلاً؛
حق، سنگين و تلخ است و باطل، سبك و شيرين
و بسا خواهش و هوا و هوسى كه لحظه اى
بيش نمى ماند، اما غم و اندوهى طولانى به دنبال مى آورد.
الامالی(طوسی) ص 533
حدیث (16) امام على عليه السلام :
اِصْبِرْ عَلى مَرارَةِ الْحَقِّ وَ ايّاكَ اَنْ تَنْخَدِعَ لِحَلاوَةِ الباطِلِ؛
تلخى حق را تحمل كن، و مبادا كه فريب شيرينى باطل را بخورى.
شرح آقا جمال الدین خوانساری برغررالحکم و درر الکلم ج2،ص237
حدیث (17) امام كاظم عليه السلام :
قُلِ الْحَقَّ وَ اِنْ كانَ فيهِ هَلاكُكَ فَاِنَّ فيهِ نَجاتَكَ... اِتَّقِ اللّه
وَ دَعِ الْباطِلَ وَ اِنْ كانَ فيهِ نَجاتُكَ فَاِنَّ فيهِ هَلاكَكَ؛
حق را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد، زيرا كه نجات تو
در آن است... تقواى الهى پيشه كن
و باطل را فرو گذار هر چند [به ظاهر] نجات تو در آن باشد
، زيرا كه نابودى تو در آن است.
تحف العقول ص 408
حدیث (18) امام على عليه السلام :
عُبيدُاللّه بْنُ اَبى رافِعٍ : اِنَّ الحَروريَّةَ لَمّا خَرَجَتْ
وَ هُوَ مَع عَلِىِّ بنِ اَبى طالِبٍ قالوا: لا حُكْمَ اِلاّ لِلّهِ،
قالَ عَلىٌّ: كَلِمَةُ حَقٍّ اُريدَ بِها باطِلٌ؛
عبيداللّه بن ابى رافع : زمانى كه حروريه (خوارج)
سر به نافرمانى برداشتند، او با على بن ابى طالب بود.
آنها مى گفتند: داورى جز از آنِ خدا نيست.
على عليه السلام فرمودند:
اين سخن حقى است براى نيّت باطلى.
الاخبار فی مناقب امام الابرار ص463
حدیث (19) امام على عليه السلام :
اِنَّ مَنْ لا يَنْفَعُهُ الْحَقُّ يَضُرُّهُ الْباطِلُ
وَ مَنْ لا يَسْتَقيمُ بِهِ الْهُدى تَضُرُّهُ الضَّلالَةُ
وَ مَنْ لا يَنْفَعُهُ الْيَقينُ يَضُرُّهُ الشَّكُّ؛
براستى كه هر كس را حق سود ندهد،
باطل زيانش رساند و هر كس به راه هدايت نرود،
به كجراهه گمراهى افتد و هر كس يقين،
او را سود نبخشد، شكّ زيانش رساند.
تحف العقول ص 152
حدیث (20) امام على عليه السلام :
اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِالنّاسِ، وَ لكِنِ اعْرِفِ الْحَقَّ
بِاتِّباعِ مَنِ اتَّبَعَهُ وَ الْباطِلَ بِاجْتِنابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ؛
حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى شوند
بلكه حق را به پيروى كسى كه از آهن (حق)
پيروى مى كند بشناس(یعنی افراد-به غیر از معصوم-
حجت نیستند مگر اینکه به سوی حق حرکت کنند)
و باطل را به دورى کردن كسى كه از آن (باطل) دورى مى كند.
امالى(طوسى) ص 134
حدیث (21) امام على عليه السلام :
لا تُقاتِلوا (تَقْتُلوا) الخَوارِجَ بَعْدى، فَلَيسَ مَنْ طَلَبَ الحَقَّ
فَاَخْطَـأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْباطِلَ فَأدْرَكَهُ؛
بعد از من با خوارج نجنگيد (آنان را نكشيد)؛
زيرا كسى كه طالب حق باشد و به آن نرسد، با كسى كه
جوياى باطل باشد و به آن دست يابد، يكسان نيست.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص94
حدیث (22) امام باقر عليه السلام :
ما بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ قِلَّةُ الْعَقْلِ. قيلَ:
وَ كَيْفَ ذلِكَ يَابْنَ رَسولِ اللّه ؟ قالَ: اِنَّ الْعَبْدَ يَعْمَلُ الْعَمَلَ الَّذى
هُوَ لِلّهِ رِضا فَيُريدُ بِهِ غَيْرَ اللّه فَلَو اَنَّهُ اَخْلَصَ لِلّهِ
لَجاءَهُ الَّذى يُريدُ فى اَسْرَعَ مِنْ ذلِكَ؛
ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست.
عرض شد: چگونه، اى فرزند رسول خدا؟ فرمودند:
انسان كارى را كه موجب رضاى خداست براى غير خدا
انجام مى دهد، در صورتى كه اگر آن را خالص
براى رضاى خدا انجام مى داد، زودتر به هدف خود
مى رسيد تا براى غير خدا.
محاسن ج 1، ص 254
حدیث (23) پيامبر صلى الله عليه و آله :
ايّاكُمْ وَ التَّلَوُّنَ فى دينِ اللّه فَاِنَّ جَماعَةً فيما تَـكْرَهونَ
مِنَ الْحَقِّ خَيْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فيما تُحِبّونَ مِنَ الْباطِلِ
وَ اِنَّ اللّه سُبْحانَهُ لَمْ يُعْطِ اَحَدا بِفُرْقَةٍ خَيْرا مِمَّنْ مَضى
وَ لا مِمَّنْ بَقىَ ؛
از چند رنگى و اختلاف در دين خدا بپرهيزيد،
زيرا يكپارچگى در آنچه حق است ولى شما آن را ناخوش
مى داريد، از پراكندگى در آنچه باطل است
اما خوشايند شما مى باشد، بهتر است. خداى سبحان
به هيچ يك از گذشتگان و باقى ماندگان بر اثر تفرقه
و جدايى خير و خوبى عطا نكرده است.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص255
حدیث (24) امام على عليه السلام :
اَلْكَـيِّسُ صَديقُهُ الْحَقُّ وَ عَدُوُّهُ الْباطِلُ؛
انسان زيرك، دوستش حق است و دشمنش باطل.
تصنیف غررالحكم و دررالکلم ص 68
حدیث (25) امام على عليه السلام :
ثَلاثٌ فيهِنَّ النَّجاةُ: لُزومُ الْحَقِّ وَ تَجَنُّبُ الْباطِلِ وَ رُكوبُ الْجِدِّ؛
نجات و رستگارى در سه چيز است: پايبندى به حق،
دورى از باطل و سوار شدن بر مركب جدّيت.
تصنیف غررالحكم و دررالکلم ص 69
حدیث (26) حضرت مسيح عليه السلام :
خُذُوا الْحَقَّ مِنْ اَهْلِ الْباطِلِ وَ لا تَأْخُذُوا الْباطِلَ
مِنْ اَهْلِ الْحَقِّ، كونوا نُقّادَ الْكَلامِ؛
حق را از اهل باطل فراگيريد و باطل را از اهل حق
فرا نگيريد. سخن سنج باشيد.
بحارالانوار(ط-بیروت) ج 2، ص 96
حدیث (27) امام سجاد عليه السلام :
اللّهُمَّ اِنّى اَعوذُ بِكَ مِنْ... ايثارِ الْباطِلِ عَلَى الْحَقِّ...؛
خدايا به تو پناه مى برم از اين كه باطل را بر حق ترجيح دهم.
صحيفه سجّاديه ص56
حدیث (28) امام سجاد عليه السلام :
اَللّهُمَّ... وَ اَزْهِقِ الْباطِلَ عَنْ ضَمائِرِنا وَ اَثْبِتِ الْحَقَّ
فى سَرائِرِنا، فَاِنَّ الشُّكوكَ وَ الظُّنونَ لَواقِحُ الْفِتَنِ
وَ مُكَدِّرَةٌ لِصَفْوِ الْمَنائِحِ وَ الْمِنَنِ؛
بار الها... باطل را از درون ما محو نما و حق را در باطن ما
جاى ده. زيرا كه ترديدها و گمان ها فتنه
زايند و بخشش ها و نعمت ها را تيره مى سازند.
الوافی ج1، ص 3
حدیث (29) پيامبر صلى الله عليه و آله :
ثَلاثُ خِصالٍ مَنْ كُنَّ فيهِ فَقَدِ اسْتَـكْمَلَ خِصالَ الاْيمانِ:
اَلَّذى إذا رَضىَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضاهُ فى باطِلٍ
وَ اِنْ غَضِبَ لَم يُخرِجْهُ مِنَ الحَقِّ وَ لَو قَدَرَ لَمْ يَتَعاطَ ما لَيْسَ لَهُ؛
سه ويژگى است كه در هر كس يافت شود،
ويژگى هاى ايمان كامل مى گردد: آن كه وقتى خشنود گردد،
خشنودى اش او را به باطل نكشاند و خشمش
او را به هنگام خشم، از حق برون نبرد
و هر گاه توان يافت، به آنچه از او نيست، دست درازى نكند.
الاصول الستة عشر(ط-دارالحدیث) ص 173
حدیث (30) امام باقر عليه السلام :
اِتَّقُوا اللّه وَ اسْتَعينوا عَلى ما اَنْتُمْ عَلَيْهِ بِالْوَرَعِ وَ الاْجْتِهادِ
فى طاعَةِ اللّه فَاِنَّ اَشَدَّ ما يَكونُ اَحَدُكُمْ اغْتباطا
ما هُوَ عَلَيْهِ لَوْ قَدْ صارَ فى حَدِّ الآْخِرَةِ وَ انْقَطَعَتِ الدُّنْيا
عَنْهُ فَاِذا كانَ فى ذلِكَ الحَدِّ عَرَفَ اَنَّهُ قَدِ اسْتَقْبَلَ النَّعيمَ
وَ الْكَرامَةَ مِنَ اللّه وَ الْبُشْرى بِالْجَنَّةِ وَ اَمِنَ مِمَّنْ كانَ
يَخافُ وَ اَيْقَنَ اَنَّ الَّذى كانَ عَلَيْهِ هُوَ الْحَقُّ
وَ اَنَّ مَنْ خالَفَ دينَهُ عَلى باطِلٍ هالِكٍ؛
تقواى خدا پيشه كنيد و در راهى كه برگزيده ايد از
پارسايى و تلاش در اطاعت فرامين الهى كمك بجوييد،
كه اگر چنين كرديد بيشترين غبطه به حال يكى از
شما آنگاه خواهد بود كه به سر حدّ آخرت برسد
و ارتباط وى از دنيا قطع شده باشد، پس آنگاه كه
به چنين منزلگاهى رسيد ، مى فهمد (مى بيند)
كه نعمت و كرامت از طرف خداوند به وى رو نموده
و بشارت بهشت به وى داده مى شود و ايمن مى شود
از آنچه مى ترسيد و يقين مى كند كه
راهش بر حق بوده و هر كس
بر خلاف راه او بوده بر باطلى هلاك كننده بوده است.
بحارالانوار(ط-بیروت) ج 6، ص 187
حدیث (31) امام صادق عليه السلام :
اِنَّ مِنْ حَقيقَةِ الاْيمانِ اَنْ تُؤْثِرَ الْحَقَّ وَ اِنْ ضَرَّكَ
عَلَى الْباطِلِ وَ اِنْ نَفَعَكَ وَ اَنْ لا يَجوزَ مَنْطِقُكَ عِلْمَكَ؛
از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى،
هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد
و نيز از حقيقت ايمان آن است
كه گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد.
محاسن ج 1، ص 205
حدیث (32) امام صادق عليه السلام :
اِنَّ لِلْحقِّ دَوْلَةً وَ لِلْباطِلِ دَوْلَةً وَ كُلُّ واحِدٍ مِنْهُما
فى دَوْلَةِ صاحِبِهِ ذَليلٌ؛
براستى كه حق را دولتى است و باطل را دولتى،
و هر يك از اين دو، در دولت ديگرى ذليل است.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 447
حدیث (33) امام صادق عليه السلام :
لَنْ تَبْقَى الاَرْضُ اِلاّ وَ فيها عالِمٌ يَعْرِفُ الْحَقَّ مِنَ الباطِلِ؛
هرگز زمين باقى نمى ماند مگر آن كه در آن
دانشمندى وجود دارد كه حق را از باطل مى شناسد.
محاسن ج 1، ص 234
حدیث (34) امام صادق عليه السلام :
قُلْتُ لاَبى عَبْدِ اللّه عليه السلام : اُطْعِمُ سائِلاً
لا اَعْرِفُهُ مُسْلِما؟ فَقالَ: نَعَمْ اَعْطِ مَنْ لا تَعْرِفُهُ بِوِلايَةٍ
وَ لا عَداوَةٍ لِلْحَقِّ اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ يَقولُ:
«و قولوا لِلنّاسِ حُسْنا» و لا تُطْعِمْ مَنْ نَصَبَ لِشَىْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ
اَوْ دَعا اِلى شَىْ ءٍ مِنَ الْباطِلِ؛
آيا به فقيرى كه نمى دانم مسلمان است غذا بدهم؟
حضرت فرمود: آرى، به كسى كه نمى دانى
دوست است يا دشمن حق، غذا بده؛
زيرا خداوند مى فرمايد: «با مردم به نيكى سخن بگوييد»
ولى به كسى كه با حق دشمنى مى كند
و يا به باطلى دعوت مى كند غذا مده.
كافى(ط-الاسلامیه)ج 4، ص 13
حدیث (35) پيامبر صلى الله عليه و آله :
لا يُكْمِلُ الْمُؤمِنُ ايمانَهُ حَتّى يَحتَوىَ عَلى مِائَةٍ
وَ ثَلاثِ خِصالٍ:... لا يَقْبَلُ الْباطِلَ مِن صَديقِهِ
وَ لا يَرُدُّ الْحَقَّ مِنْ عَدُوِّهِ...؛
ايمان مؤمن كامل نمى شود، مگر آن كه 103
صفت در او باشد:... باطل را از دوستش نمى پذيرد
و در مقابله با دشمن، حق را پايمال نمى كند.
مستدرک الوسائل، ج 11،ص180
حدیث (36) امام صادق عليه السلام :
كَلامٌ فى حَقٍّ خَيرٌ مِن سُكوتٍ عَلى باطِلٍ؛
سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
من لا يحضره الفقيه ج 4، ص 396
حدیث (37) امام على عليه السلام :
اِتَّقوا خِداعَ الاْآمالِ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلِ يَوْمٍ لَمْ يُدْرِكْهُ
وَ بانى بِناءٍ لَمْ يَسْكُنْهُ وَ جامِعِ مالٍ لَمْ يأكُلْهُ
وَ لَعَلَّهُ مِنْ باطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ
اَصابَهُ حَراما وَ احْتَمَلَ بِهِ اَثاما؛
از خدعه و حيله آرزوها بپرهيزيد. چه بسيار آرزومندِ
روزى كه به آن روز نمى رسد و چه بسيار سازنده اى
كه در ساخته اش ساكن نمى شود و چه بسيار
جمع كننده مالى كه از آن استفاده نمى كند
و شايد آن مال را از باطل به دست آورده و يا از
حق كسى جلوگيرى كرده، تا به آن مال رسيده است
و بايد بار همه آن گناهان را به دوش كشد.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم
و دررالکلم ج2 ، ص265
حدیث (38) امام على عليه السلام :
اَيُّهَا النّاسُ لَوْ لَمْ تَـتَخاذَلوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ
وَ لَمْ تَهِنوا عَنْ تَوْهينِ الْباطِلِ، لَمْ يَطْمَعْ فيكُمْ
مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوىَ عَلَيْكُمْ... ؛
اى مردم! اگر در يارى حق كوتاهى نمى كرديد
و در خوار ساختن باطل سستى نمى نموديد،
كسانى كه همپايه شما نيستند،
در شما طمع نمى كردند و هيچ قدرتى بر شما مسلط نمى شد.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص241
حدیث (39) امام على عليه السلام :
مَنْ رَكِبَ الْباطِلَ اهلکهُ مَرْكَبُهُ.
كسى كه بر باطل سوار شود، مَركبش او را هلاک خواهد كرد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص71 ، ح1032
مَن تَعَدَّى الحَقَّ ضاقَ مَذْهَبُهُ؛
كسى كه از راه حق منحرف شود راه بر او تنگ خواهد شد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص70 ،ح1007
حدیث (40) امام على عليه السلام :
نَحْنُ اَقَمْنا عَمودَ الْحَقِّ و هَزَمْنا جُيوشَ الْباطِلِ؛
ما (اهل بيت) ستون هاى حق را استوار
و لشكريان باطل را متلاشى كرديم.
تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص120
حدیث (41) امام صادق عليه السلام :
اِنَّ الْقَلْبَ لَيَـتَجَلْجَلُ فِى الْجَوْفِ يَطْلُبُ الحَقَّ
فَاِذا اَصابَهُ اطْمَاَنَّ وَ قَرَّ؛
به راستى كه دل در درون سينه بى قرار است
و به دنبال حق مى گردد و چون به آن رسيد،
آرام و قرار مى گيرد.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 421
حدیث (42) امام حسن مجتبی عليه السلام :
إنّا أهلُ بَيتٍ إذا عَلِمنَا الحَقَّ تَمَسَّكَنا بِهِ
ما خاندانى هستيم كه هرگاه حق را شناختيم ،
بدان چنگ در مىزنيم .
بحار الانوار(ط-بیروت)ج44،ص60
حدیث (43) امام حسین علیه السلام:
لا یکمل العقل إلا باتباع الحق؛
عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
بحار الانوار(ط-بیروت) ج 75، ص 127
حدیث (1) امام على عليه السلام :
أَعظَمُ المَصائِبِ الجَهلُ؛
بزرگ ترين مصيبت ها، نادانى است.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص73
حدیث (2) امام على عليه السلام :
لا يَزكو مَعَ الجَهلِ مَذهَبٌ؛
هيچ آيينى، با نادانى رُشد نمى كند.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص74
حدیث (3) امام على عليه السلام :
كَم مِن عَزيزٍ أَذَلَّهُ جَهلُهُ؛
چه بسيار عزيزى كه، نادانى اش او را خوار ساخت.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص76
حدیث (4) امام على عليه السلام :
اَلعَقلُ يَهدى وَيُنجى، وَالجَهلُ يُغوى وَيُردى؛
عقل راهنمايى مى كند و نجات مى دهد
و نادانى گمراه مى كند و نابود مى گرداند.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص51
حدیث (5) امام على عليه السلام :
اَلجَهلُ أَصلُ كُلِّ شَرٍّ؛
نادانى ريشه همه بديهاست.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص73
حدیث (6) امام على عليه السلام :
اَلعِلمُ قاتِلُ الجَهلِ؛
دانش، نابود كننده نادانى است.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص44
حدیث (7) رسول خدا صلی الله علیه و آله:
إِنَّ الجاهِلَ مَن عَصَى اللّه وَإِن كانَ
جَميلَ المَنظَرِ عَظيمَ الخَطَرِ؛
نادان كسى است كه نافرمانى خدا كند،
اگر چه زيبا چهره و داراى موقعيتى بزرگ باشد.
اعلام الدین فی صفات المؤنین،ص169
حدیث (8) رسول خدا صلی الله علیه و آله:
قَلبٌ لَيسَ فيهِ شَى ءٌ مِنَ الحِكمَةِ كَبَيتٍ خَرِبٍ
فَتَعَلَّموا وَعَلِّموا وَتَفَقَّهوا وَلا تَموتوا جُهّالاً
فَإِنَّ اللّه لايَعذِرُ عَلَى الجَهلِ؛
دلى كه در آن حكمت نيست، مانند خانه ويران است،
پس بياموزيد و تعليم دهيد، بفهميد و نادان نميريد.
براستى كه خداوند،
بهانه اى را براى نادانى نمى پذيرد.
نهج الفصاحه ص600
حدیث (9) امام صادق عليه السلام :
إِنَّ اللّه لَم يَخُذ عَلَى الجُهّالِ عَهدا بِطَلَبِ العِلمِ حَتّى
أَخَذَ عَلَى العُلَماءِ عَهدا بِبَذلِ العِلمِ لِلجُّهالِ،
لأَنَّ العِلمَ كانَ قَبلَ الجَهلِ؛
خداوند از نادانان پيمان نگرفته كه دانش بياموزند،
تا آنكه از عالمان پيمان گرفته كه به نادانان بياموزند،
زيرا دانش، پيش از نادانى بود.
إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَأْخُذْ عَلَى الْجُهَّالِ عَهْداً بِطَلَبِ الْعِلْمِ
حَتَّى أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ عَهْداً بِبَذْلِ الْعِلْمِ لِلْجُهَّالِ
لِأَنَّ الْعِلْمَ كَانَ قَبْلَ الْجَهْل
کافی(ط-الاسلامیه) ج1 ، ص 41
حدیث (10) امام على عليه السلام :
اَلجَهلُ مُميتُ الحياءِ وَ مُخَلِّدُ الشَّقاءِ؛
نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
تصنیف غررالحكم و دررالکلم ص 75
حدیث (11) امام على عليه السلام :
زكوةُ العَقلِ احتِمالُ الجُهّالِ؛
زكات عقل تحمّل نادانان است.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 56
حدیث (12) رسول خدا صلی الله علیه و آله:
خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ ؛
خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى.
نهج الفصاحه ص466
حدیث (13) امام على عليه السلام :
مَن كَثُرَ مِزاحُهُ استُجهِلَ؛
هر كس زياد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم
و درر الکلم ج5، ص183، ح7883
حدیث (14) امام كاظم عليه السلام :
إِنَّ الزَّرعَ يَنبُتُ فِى السَّهلِ وَلايَنبُتُ فِى الصَّفا
فَكَذلِكَ الحِكمَةُ تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَواضِعِ
وَلا تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَكَبِّرِ الجَبّارِ،
لأِنَّ اللّه جَعَلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّكَبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ؛
زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت
و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع
جاى مى گيرد نه در دل هاى متكبر.
خداوند متعال، تواضع را وسيله عقل و تكبر را
وسيله جهل قرار داده است.
تحف العقول، ص 396
حدیث (15) امام على عليه السلام :
اَلصِّدقُ عِزٌّ وَالجَهلُ ذُلٌّ؛
راستى عزّت است و نادانى ذلّت.
تحف العقول، ص 356
حدیث (16) امام على عليه السلام :
لا تَرَی الجاهِلَ اِلّا مُفرِطاً اَو مُفَرِّطاً؛
همیشه جاهل یا افراط گر و تجاوزکار
و یا کندرو و تفریط کننده است.
منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه ج1 ص 194
حدیث (17) امام على عليه السلام :
لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ،
و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛
هیچ ثروتی چون عقل
و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب
و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.
وسایل الشیعه ج12 ص40-نهج البلاغه(للصبحی صالح)ص478
حدیث (18) امام على عليه السلام :
رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ینفَعُهُ؛
چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته
در حالی که علمشان با آنهاست،
اما به حالشان سودی نمی دهد.
نهج البلاغه(للصبحی صالح)ص852ح485
حدیث (19) رسول خدا صلی الله علیه و آله:
لا فقرَ اَشدُّ مِنَ الجَهلِ ، لا مالَ اَعودُ مِن العَقلِ؛
هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی
و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست.
من لایحضره الفقیه ج4 ص372-
اصول کافی(ط دارالحدیث)، ج1، ص58
حدیث (20) امام على عليهالسلام :
اَلجَهلُ مُميتُ الحياءِ وَ مُخَلِّدُ الشَّقاءِ؛
نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
تصنیف غررالحكم و دررالکلم، ص75
حدیث (21) پيامبر صلىلله عليه و آله :
اَلعِلمُ رَأسُ الخَيرِ كُلِّهِ، وَ الجَهلُ رَأسُ الشَّرِّ كُلِّهِ ؛
دانايى سرآمد همه خوبىها
و نادانى سرآمد همه بدىهاست.
بحارالأنوار(ط-بیروت)، ج74، ص 175
حدیث (22) امام على عليه السلام :
اَلعِلمُ اَصلُ كُلِّ خَيرٍ، اَلجَهلُ اَصلُ كُلِّ شَرٍّ؛
دانايى، ريشه همه خوبىها
و نادانى ريشه همه بدىهاست.
شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحكم
و دررالکلم،ج1،ح 818 و 819
حدیث (23) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
ثَلاثٌ مَن لَم تَكُن فيهِ فَلَيسَ مِنّى
وَ لا مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، وَ ما هُنَّ؟
قالَ: حِلمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ
وَ حُسنُ خُلقٍ يَعيشُ بِهِ فِى النّاسِ وَ وَرَعٌ يَحجُزُهُ
عَن مَعاصِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛
سه چيز است كه هر كس نداشته باشد
نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد:
اى رسول خدا! آنها كدامند؟ فرمودند:
بردبارى كه به وسيله آن جهالت نادان را دفع كند،
اخلاق خوش كه با آن در ميان مردم
زندگى كند و پارسايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد.
خصال،ج1، ص 146
حدیث (24) امام صادق علیه السلام:
لا تُشـاوِر اَحمَق وَ لا تَستَعِنَّ بَکَذّابٍ وَ لا تَثق بِمَوَدَهِ مُلُوک؛
با احمق مشورت نکن و از دروغگو یارى مجو
و به دوستى زمامداران اعتماد مکن.
بحار الانوار (ط-بیروت)،ج 75،ص230
حدیث(25) امام علی علیه السلام:
مِنَ الخُرقِ المعاجَلَةُ قَبلَ الإمکانِ و الاَناةٌ بعدَ الفُرصةِ؛
شتاب کردن در کاری پیش از بدست آوردن
توانایی و سستی کردن بعد از
به دست آوردن فرصت از نادانی است.
وسایل شیعه ج14 ، ص84
حدیث(26) امام علی علیه السلام:
الجاهِلُ لا يَرتَدِعُ، وبالمَواعِظِ لا يَنتَفِعُ؛
حدیث(27) امام علی علیه السلام:
رأسُ الجَهلِ مُعاداةُ النّاسِ.
سرآغاز نادانی، دشمنی با مردم است.
حُسنُ ظَّنِّ بِاللهِ أن لَا تَرجُوَ إلَّا اللهَ وَ لَا تَخَافَ إلَّا ذَنبَکَ.
گمان نیک به خداوند آن است که جز به او
امیدوار نباشی و جز از گناه خودت نهراسی.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ج2 ،ص72
(باب حُسنِ الظَّنِّ بالله عَزَّوجَلَّ)